نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 379
پرهاى طاووس از هر سه تشبيه در نهايت توانايى بر فصاحت و بلاغت استفاده فرموده
است.
امام عليه السّلام در ادامه اين سخن به تشريح حال طاووس به هنگام راه رفتن و
به خود نگريستن پرداخته و مىفرمايد: «او همچون كسى كه به خود مىبالد با عشوه و
ناز گام بر مىدارد؛ گاه سر را بر مىگرداند و به دم (زيبا) و دو بالش مىنگرد؛
ناگهان از زيبايى فوق العادهاى كه پر و بالش به او بخشيده و رنگهايى كه همچون
لؤلؤ و جواهر به هم در آميخته قهقهه سر مىدهد؛ اما همين كه (خم مىشود و به)
پاهاى خود نظر مىافكند آن چنان (ناراحت مىشود كه) با گريه فرياد مىكشد فريادى
كه استغاثه جان كاهش از آن آشكار است و گواه صادق دردى است كه در درون دارد! چه
اين كه پاهايش همچون پاهاى خروس خلاسى [1] باريك (و تيره رنگ و زشت) است و در گوشهاى از ساق پايش
ناخنى مخفى روييده شده» (يمشي مشي المرح [2] المختال [3]، و يتصفّح
ذنبه و جناحيه، فيقهقه ضاحكا لجمال سرباله [4]، و أصابيغ [5] و شاحه [6]؛ فإذا رمى ببصره إلى قوائمه زقا [7] معولا [8] بصوت يكاد يبين عن استغاثته، و يشهد
[1] «خلاسى» خروس دو رگهاى است كه
تركيبى از خروسهاى هندى و فارسى است و رنگ آن تيره و در واقع، حد وسط سياه و سفيد
است. از ماده «خلس» (بر وزن نفس) به معناى گندم گون و تيره رنگ ذكر شده است.
[2] «مرح» به معناى مست نعمت و قدرت
است و از ماده «مرح» (بر وزن فرح) به معناى شدت خوشحالى گرفته شده است.
[3] «مختال» به معناى متكبّر و خود
برتر بين از ماده «خيال» گرفته شده است.
[4] «سربال» به گفته راغب در مفردات
به معناى پيراهن است و گاهى به هر گونه لباس نيز گفته شده است.
[5] «اصابيغ» همان گونه كه گفته شد،
جمع «اصباغ» و اصباغ جمع «صبغ» به معناى رنگ است.
[6] «وشاح» به معناى نوار پهن زيبايى
است كه بر دوش مىافكنند و حمايل مىكنند.
[7] «زقا» از ماده «زقو» (بر وزن ضعف)
به معناى فرياد كشيدن است.
[8] «معول» به معناى كسى است كه صدا
را به گريه بلند مىكند و از «عويل» گرفته شده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 379