نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 337
كه آنها نشدند» (و ما ابن أبي قحافة و لا
ابن الخطّاب بأولى بعمل الحقّ منك، و أنت أقرب إلى أبي [1] رسول اللّه- صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-
و شيجة رحم منهما؛ و قد نلت من صهره ما لم ينالا).
با توجه به اين كه «وشيجة» در اصل به معناى ريشه درخت يا طنابى كه از ليف خرما
درست مىكنند، است. سپس به پيوند نزديك خويشاوندى اطلاق شده است. امام عليه
السّلام مىخواهد به او گوشزد كند كه تو رابطه خويشاوندى با پيغمبر دارى زيرا
عثمان در جد نزديكتر (عبد مناف) به پيغمبر مىرسد.
در اين جا امام عليه السّلام براى نفوذ در فكر عثمان از وسايل مختلف استفاده
مىكند تا او را براى پذيرش حق آماده سازد. امام عليه السّلام تمام نكات روان
شناسى و آيين بلاغت را در اين خطبه در برابر مخاطبش به كار برده است؛ ولى افسوس
خليفه سوّم چنان در گرداب حكومت فاسد فرو رفته بود كه با اين بيانات وافى و شافى
نيز نتوانست خود را رهايى بخشد.
به هر حال، امام عليه السّلام در پايان اين عبارت از خطبه، سخنانش اوج مىگيرد
و خليفه را مخاطب ساخته چنين مىگويد: «خدا را! خدا را! (اى عثمان) به جان خود رحم
كن؛ چرا كه به خدا سوگند! تو كور نيستى تا بينايت كنند و جاهل نيستى تا تعليمت
دهند؛ زيرا راهها آشكارند و نشانههاى دين بر پا و روشن! (از خدا بترس و به كار
مردم رسيدگى كن)» (فاللّه اللّه في نفسك! فإنّك- و اللّه- ما
تبصّر من عمى، و لا تعلّم من جهل، و إنّ الطّرق لواضحة، و إنّ أعلام الدّين
لقائمة).
به اين ترتيب امام عليه السّلام براى بازگرداندن عثمان به مسير صحيح، از طرق
مختلف وارد
[1] شگفتآور اين كه كلمه «أبي» كه در
نسخه صبحى صالح نقل شده، در هيچ يك از نسخههاى ديگر ديده نشده. مرحوم شارح
بحرانى، شارح خويى، علّامه جعفرى، محمد عبده، ابن ابى الحديد، مغنيه، تسترى و صاحب
مصادر نهج البلاغه هيچ يك كلمه «أبي» را در اين جا ذكر نكردند و به نظر مىرسد كه
از اشتباهات صبحى صالح؛ به خصوص اين كه چنين تعبيرى در كلمات على عليه السّلام
نسبت به پيامبر ديده نشده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 337