نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 286
شرح و تفسير چرا خلافت علوى غصب شد؟
همان گونه كه بيان شد اين گفتار به طور كامل در پاسخ يك سؤال ايراد شده است.
سؤالى كه قراين كلام نشان مىدهد كه در محل يا زمان مناسبى ايراد نشده؛ ولى هر
چه بود امام عليه السّلام براى اين كه سؤال را بى پاسخ نگذارد، به ذكر پاسخ فشرده
و پر معنايى پرداخت.
نخست فرمود: «اى برادر اسدى! (سوال كننده از طايفه بنى اسد بود) تو مردى مضطرب
و دستپاچهاى و بى هنگام پرسش مىكنى؛ ولى با اين حال هم احترام خويشاوندى سببى
دارى و هم حق پرسش. اكنون كه مىخواهى بدانى، بدان» (يا أخا بني أسد، إنّك لقلق الوضين ترسل في غير سدد [1]، و لك بعد ذمامة [2] الصّهر و حقّ المسألة، و قد استعلمت فاعلم).
در اين كه چرا امام عليه السّلام مخاطب را «أخا بني أسد» خطاب كرد و در ضمن
كلماتش فرمود: تو با ما خويشاوندى سببى دارى؟ در ميان شارحان نهج البلاغه گفتگوست؛
بعضى مانند «ابن ابى الحديد» و مرحوم «مغنيه» معتقدند به دليل آن است كه يكى از
همسران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله «زينب بنت جحش» از طايفه بنى اسد بود [3] و بعضى احتمال
مىدهند، على عليه السّلام همسرى از «بنى اسد» انتخاب كرده بود؛ هر چند در تواريخ
ذكرى از آن نيامده (جمع ميان اين دو تفسير نيز مانعى ندارد).
[3] بنى اسد طايفهاى از عرب بودند كه
به جنگجويى در عصر جاهليّت و بعد از ظهور اسلام معروف بودند. آنها در نزديكى
سرزمين «نجد» مىزيستند و بعد از ظهور اسلام مسلمان شدند و در جنگ قادسيه همراه
«سعد بن ابى وقاص» جنگيدند و كشتههاى زيادى دادند.
تاريخ بنى اسد مملوّ از حوادث گوناگون است. گروهى از آنها به يارى شهداى
كربلا براى دفن اجساد آنها شتافتند و گروهى نيز طرفدار عبيد اللّه بودند و با
لشكر او همراهى كردند.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 286