نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 243
شكمش از همه گرسنهتر بود. دنيا (از سوى خدا) به وى عرضه شد، ولى آن را
نپذيرفت. او مىدانست چه چيزى مبغوض خداست؟ آن را مبغوض مىشمرد، چه چيز نزد خدا
حقير است آن را حقير مىدانست و چه چيز نزد او كوچك است آن را كوچك مىديد» (قضم [1] الدّنيا قضما، و لم يعرها طرفا. أهضم [2] أهل الدّنيا
كشحا [3]، و
أخمصهم [4] من
الدّنيا بطنا، عرضت عليه الدّنيا فأبى أن يقبلها، و علم أنّ اللّه سبحانه أبغض
شيئا فأبغضه، و حقّر شيئا فحقّره، و صغّر شيئا فصغّره). [5] اشاره
به اين كه او با تمام وجودش تسليم خواست خدا بود؛ هر چه را خدا دوست مىداشت او
دوست مىداشت و هر چه را خدا دشمن مىداشت او هم دشمن مىداشت.
تمام اين جملهها اشاره به زرق و برق دنياى فريبنده است كه دنيا هم مبغوض و
حقير است؛ هم صغير و كوچك. نكته اصلى اين جاست كه سرچشمه مظالم و ستمها، جنگها و
خونريزىها همه و همه حبّ به دنياست. آن كس كه به ديده نفرت و حقارت به زر و
زيورهايش بنگر، هرگز شيفته و مفتون آن نخواهد شد و كمتر به گناه آلوده خواهد شد.
و در ادامه اين سخن در يك نتيجه گيرى روشن چنين مىفرمايد: « (بنابر اين) اگر
در ما چيزى جز محبّت به آن چه مورد خشم خدا و رسولش مىباشد، (همچنين) بزرگ شمردن
آن چه خدا و رسولش آن را كوچك شمردهاند وجود نداشته باشد، همين امر
[1] «قضم» در اصل به جويدن چيزهاى خشك
است در مقابل «خضم» جويدن اشيا تر و بلعيدن. و در اين جا «قضم» به معناى بهرهگيرى
كم از دنياست.
[2] «اهضم» از ماده «هضم» (بر وزن
قدم) به معناى لاغر شدن پهلو و فرو رفتگى آن است و هضم غذا را از اين نظر هضم مىگويند
كه بر آمدگى شكم و پهلو بعد از هضم فرو مىنشيند.
[4] «أخمص» از ماده «خمص» (بر وزن
شمس) به معناى فرو رفتگى شكم بر اثر گرسنگى است.
[5] فرق بين «صغير شمردن» و «حقير
شمردن» در اين است كه حقير، معمولا در مورد كيفيت گفته مىشود؛ مثلا انسانى كه از
علم و دانش و صفات برجسته محروم است حقير شمرده مىشود و صغير به چيزى مىگويند كه
مقدار آن از نظر كمّيّت، كم باشد؛ همانند انسان كم سن و سال و مانند آن؛ اشاره به
اين كه دنيا هم كم ارزش است و هم اندك.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 243