نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 117
يكى مسأله چشمهاى او و ديگرى بالها. در قسمت اوّل مىفرمايد: «از لطيفترين
مصنوعات و شگفتانگيزترين مخلوقات پروردگار اسرار پيچيده حكمتى است كه در وجود اين
شبپرهها به ما نشان داده شده است؛ همان موجوداتى كه روشنايى روز، با آن كه همه
چيز را مىگشايد چشمان آنها را مىبندد و تاريكى كه همه موجودات زنده را فشرده
مىكند، چشمان آنها را باز و گسترده مىسازد» (و من لطائف صنعته، و عجائب خلقته، ما أرانا من غوامض الحكمة في هذه الخفافيش
الّتي يقبضها الضّياء الباسط لكلّ شيء، و يبسطها الظّلام القابض لكلّ حيّ).
و در ادامه مىافزايد: «چگونه چشمان آنها آن قدر ناتوان است كه نمىتواند از
نور خورشيد پرفروغ بهره گيرد؟ و به راههاى خود هدايت شود و در پرتو روشنايى
آفتاب، به مقصود شناخته شده خود برسد، آرى! درخشش شعاع آفتاب آنها را از حركت در
ميان امواج روشنايى بازداشته، و آنان را در پناهگاه خود، از حركت صبحگاهان به
همراه نور پنهان ساخته است» (و كيف عشيت [1] أعينها عن أن
تستمدّ من الشّمس المضيئة نورا تهتدى به في مذاهبها، و تتّصل بعلانية برهان الشّمس
إلى معارفها. و ردعها بتلألؤ ضيائها عن المضيّ في سبحات [2] إشراقها، و أكنّها [3] في مكامنها [4] عن الذّهاب في بلج [5] ائتلاقها [6]).
[1] «عشيت» از ماده «عشو» (بر وزن
مشق) به معناى تاريكى گرفته شده است؛ اشاره به اين كه چشمان آنها از ديدن نور
آفتاب، تاريك و ناتوان مىشود.
[2] «سبحات» جمع «سبحه» (بر وزن لقمه)
به معناى نور و گاه به معناى عظمت مىآيد.
[3] «اكنها» از ماده «كن» (بر وزن
جنّ) در اصل به معناى ظرفى است كه چيزى را در آن محفوظ يا مستور مىدارند؛ سپس به
تمام وسايلى كه سبب مستور شدن است اطلاق شده است.
[4] «مكامن» جمع «مكمن» از ماده
«كمون» به معناى مخفى شدن گرفته شده و «مكمن» به معناى جايگاهى است كه در آن جا
كسى يا چيزى مخفى مىشود.
[5] «بلج» جمع «بلجة» به معناى اوّلين
روشنايى صبح است.
[6] «ائتلاق» از ماده «الق» (بر وزن
برق) و به معناى برق گرفته شده است و «بلج ائتلاق» به معناى نخستين نور و درخشش
آفتاب است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 117