نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 553
كنجكاوند، امام عليه السّلام درباره آنها مىفرمايد: «چگونه آن عيبجو بر
برادر خود عيب مىگيرد، و او را به خاطر بلايى كه گرفتار شده است سرزنش مىكند،
(در حالى كه خودش كانون آن عيبهاست، و خدا به لطفش بر آن پرده افكنده است) آيا به
خاطر نمىآورد كه آنچه را خدا از گناهان او مستور داشته، (شايد) بزرگتر از گناهى
است كه بر ديگران عيب مىگيرد». (فكيف
بالعائب الّذي عاب أخاه و عيّره ببلواه! أما ذكر موضع ستر اللّه عليه من ذنوبه
ممّا هو أعظم من الذّنب الّذي عابه به!).
اشاره به اين كه انسان مؤمن بايد پرتوى از صفات الهى در وجودش باشد، خداوند
ستّار العيوب است، او نيز بايد عيوب ديگران را بپوشاند و سرمايه معنوى و اجتماعى
آنها را كه بر محور آبروى آنها دور مىزند بر باد ندهد.
گروه سوّم كسانى هستند كه خودشان مرتكب گناهى مىشوند، و ديگران را نسبت به آن
عيبجويى مىكنند، در حالى كه انسان به طور طبيعى نسبت به خويش دل سوزتر است،
چگونه اين انسان دلسوز و واقع بين، پيش از آن كه به اصلاح عيوب خويش بپردازد، در
فكر عيوب ديگران است، كدام عقل چنين اجازهاى را مىدهد كه، انسان خويش را به كلّى
رها سازد و در گرداب بدبختى گرفتار كند، و به ديگران بپردازد آن هم نه به قصد
اصلاح، بلكه به قصد افساد، امام عليه السّلام درباره آنها مىفرمايد:
«چگونه ديگرى را مذّمت مىكند بر
گناهى كه خود مثل آن را مرتكب شده است؟» (و
كيف يذمّه بذنب قد ركب مثله!).
گروه چهارم كسانى هستند كه مرتكب گناهى كه ديگران نسبت به آن سرزنش و غيبت
مىكنند، نشدهاند، ولى اى بسا گناهان ديگرى دارند كه از آن بزرگتر است، و نسبت به
آن غافل و بىخبر، و يا بىتفاوتند، امام عليه السّلام درباره اين گروه مىفرمايد:
«اگر به آن گناه آلوده نشده، (اى بسا) معصيت ديگرى كرده كه
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 553