نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 396
مردم را از فجايع اعمال حاكمان وقت آگاه ساختهاى، آنها را به حال خود واگذار
و دين و ايمان خود را درياب.
سپس در تكميل اين سخن مىافزايد: «چه نيازمندند آنها به آنچه از آن منعشان
كردى، و چه بىنيازى از آنچه تو را منع كردند، و به زودى مىدانى چه كسى فرداى
قيامت، سود مىبرد، و چه كسى (از فزونى رحمت الهى) مورد غبطه واقع مىشود» (فما أحوجهم إلى منعتهم، و ما أغناك عمّا منعوك! و ستعلم
من الرّابح غدا، و الأكثر حسّدا).
اشاره به اين كه آنها به دين تو نيازمند بودند، همان دينى كه حاضر نشدى فداى
دنياى آنها بكنى، ولى تو نيازى به دنياى آنها نداشتى هر چند تو را از آن باز
داشتند [1]. و جمله
«ستعلم ...» دلدارى ديگرى براى «ابوذر» است چرا كه عمر دنيا كوتاه است گويى به
اندازه يك روز و فردا قيامت فرا مىرسد آن گاه ستمكاران دنياپرست زيانكار و رسوا
مىشوند و به مقامات عالى پرهيزكاران خدا ترس، غبطه مىخورند.
و در سوّمين جمله، چراغ اميد را در قلب «ابوذر» فروزانتر مىكند و ابرهاى يأس
را از آسمان روح او كنار مىزند، مىفرمايد: «اگر درهاى آسمانها و زمينها به روى
بندهاى بسته شده باشد، و او تقواى الهى را پيشه كند، خداوند، راهى از زمين و
آسمان براى او خواهد گشود!» (و لو أنّ
السّماوات و الأرضين كانتا على عبد رتقا [2]، ثمّ اتّقى اللّه، لجعل اللّه له منهما مخرجا).
[1] بنابر اين تفسير «ما» موصوله به
معنى دين است زيرا آنها مىخواستند از دين ابوذر براى دنياى خود بهره بگيرند ولى
ابوذر مانع اين كار شد. اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از «ما» دين به طور
مطلق است ولى در عبارت تقدير وجود دارد و معنا چنين مىشود: آنها چقدر نيازمند به
دينند همان دينى كه تو آنها را از فاسد كردن آن برحذر داشتى.
[2] «رتق» بهم پيوستن چيزى به چيز
ديگر است و در خطبه بالا به معنى فروبسته شدن كارها و نبودن راه خلاص و فرار است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 396