نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 348
(مرحوم سيّد رضى رحمه اللّه مىگويد: امام عليه
السّلام با اين سخن به «صاحب زنج» (مردى كه در سال 255 شورش بردگان را رهبرى كرد)
اشاره مىكند).
سپس امام
عليه السّلام فرمود: واى بر كوچههاى آباد و خانههاى پر زرق و برق شما كه بالهايى
همچون بالهاى كركسان و خرطومهايى همچون خرطوم فيلها دارد! (واى بر آنها) از
(فتنه) اين گروه كه كسى بر كشتگانشان گريه نمىكند و از گمشدگانشان جستجو نمىشود.
من دنيا را به
رو افكندهام و آن را به قدر لازم اندازهگيرى نمودهام و با چشم خودش به آن
نگريستهام!
شرح و
تفسير فتنهاى وحشتناك در پيش است
در اين خطبه
نخست امام عليه السّلام «احنف بن قيس» را كه از رهبران و خردمندان طايفه خود بود،
مخاطب قرار داده مىفرمايد: «اى احنف! گويا من او را مىبينم كه با لشكرى بدون
غبار و بى سر و صدا، بدون حركت افسارها و شيهه اسبان به راه افتاده، و زمين را زير
قدمهاى خود كه همچون پاهاى شتر مرغان است درمىنوردند!» (يا أحنف،
كأنّي به و قد سار بالجيش الّذي لا يكون له غبار و لا لجب
[1]، و لا قعقعة [2] لجم، و لا
حمحمة [3] خيل. يثيرون الأرض بأقدامهم كأنّها أقدام
النّعام [4]).
[1] «لجب» به معنى سر و صداست و گاه به خصوص سر
و صداى اسبان و جنگجويان گفته مىشود.
[2] «قعقعة» صدايى است كه از به هم خوردن اشيا
خشك بر مىخيزد مانند لجام كه در خطبه بالا آمده است.
[3] «حمحمة» به معناى صداى اسب است كه به اندازه
شيهه بلند نباشد.