responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 232

مى‌گذارند كه به نيرنگ «ابن عاص» تن در دهد و حكميّت را بپذيرد، و حتى امام عليه السّلام را تهديد مى‌كنند كه اگر «مالك اشتر» باز نكردد، جان خودت در خطر است، ولى هنگامى كه پرده‌ها كنار مى‌رود و نيرنگ‌ها فاش مى‌شود و به بن‌بست مى‌رسند به جاى آن كه بيايند و عذرخواهى كنند، در فكر جبران اين خطاى بزرگ برآيند، طلبكار مى‌شوند كه، چرا حكميّت را پذيرفتى؟! نكته جالب اين كه: امام عليه السّلام در آغاز «خوارج» را به دو دسته كرد؛ گروهى كه در «صفين» حضور داشتند و گروهى كه نداشتند تا روشن سازد كه اگر گروه دوّم به خاطر نادانى و بى‌خبرى از جريان صفين، قيام كردند، شما كه در صفين بوديد و تمام جريان‌ها را از نزديك ديديد، چرا؟ شما با چه منطقى به ميدان جنگ «نهروان» گام گذاشتيد؟ و مرا مسؤول داستان حكميّت مى‌دانيد؟

و به اين ترتيب هم با آنها اتمام حجت فرمود، و هم به گروه دوّم كه فريب اين گروه را خورده بودند و به اتفاق آنها به ميدان آمده بودند.

و كارى بدتر از اين نيست كه انسان گوش به ارشاد و راهنمايى ناصح مشفق فرا ندهد و هنگامى كه گرفتار عاقبت شوم اعمال خود شد، او را مقصّر بشمارد و زبان اعتراض بگشايد.

آرى، انسان‌هاى بى انصاف و فراموش كار، از اين كارها بسيار دارند.

سپس امام عليه السّلام با سخن ديگرى، مطلب را براى آنها آشكارتر مى‌سازد.

مى‌فرمايد: «به خدا سوگند! اگر من از پذيرش اين امر (حكميّت) سرباز مى‌زدم، متعهّد به لوازم آن نبودم و خداوند گناه آن را بر دوش من نمى‌گذاشت!» (و اللّه لئن أبيتها ما وجبت عليّ فريضتها، و لا حمّلني اللّه ذنبها).

اشاره به اين كه: اگر من در آغاز سخت با مسأله حكميّت مخالف بودم براى اين كه در برابر لوازم آن مسئوول نباشم. و گناه آن بر دوش من سنگينى نكند؛

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 232
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست