نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 164
و كريه منظر
بود، و علاوه بر كوتاهى قد و لاغرى و كج بودن پاها و ضعيف بودن چشمها و آبله گون
بودن از جهات ديگرى نيز ناقص الخلقه بود، و شايد يكى از انگيزههاى، سفّاكى و
بىرحمى او همان عقده حقارتى بود كه از اين صفات براى او حاصل شده بود، تا آن جا
كه به گفته مورّخ معروف «مسعودى» در «مروج الذهب»، حجّاج خودش اعتراف مىكرد:
بيشترين لذّت
او در خونريزى و انجام كارهايى است كه ديگران انجام نمىدهند
[1].
او دو سال از
طرف «عبد الملك» به اميرى «حجاز» (مكه و مدينه) منصوب شد، و در اين مدت فجايع
عظيمى به بار آورد از جمله ويران كردن خانه كعبه بود، و ديگر اين كه بر گردن گروهى
از صحابه معروف پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مانند «جابر بن عبد اللّه انصارى»،
«انس بن مالك» و «سهل ساعدى» و جمعى ديگر، داغ نهاد، به اين بهانه كه آنها در قتل
«عثمان» شركت داشتند، سپس «عبد الملك» او را به سوى عراق فرستاد و حكومت «بصره» و
«كوفه» را به او سپرد. «مسعودى» مىنويسد: حجاج بيست سال فرمانروايى كرد. تعداد
كسانى كه در اين مدت، با شمشير وى يا زير شكنجه جان دادند صد و بيست هزار نفر بود،
و اينان غير از كسانى هستند كه در جنگها به دست او يا سربازانش كشته شدند.
هنگام مرگ در
زندان مشهور او، پنجاه هزار مرد و سى هزار زن بودند كه شانزده هزار نفر آنها كاملا
برهنه و عريان بودند.
او زنان و مردان
را يكجا زندانى مىكرد و زندانهاى وى بدون سقف بود، از اين رو زندانيان از گرماى
تابستان و سرماى زمستان، سخت در عذاب بودند.