نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 526
پويندگان آن هويدا گشته است. (و به اين ترتيب، امروز حجّت بر همه كس تمام شده
است)». (قد انجابت [1] السّرائر لأهل البصائر، و وضحت محجّة الحقّ
لخابطها). [2] و در ادامه مىافزايد: «رستاخيز، نقاب را از چهره برداشته،
و نشانههاى آن، براى جستجوگران هوشيار آشكار گشته است». (و أسفرت[3]
السّاعة عن وجهها، و ظهرت العلامة لمتوسّمها).
ممكن است منظور از ظهور علامات قيامت، همان بعثت پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه
و آله- كه خاتم انبيا و آخرين فرد از سلسله پيامبران خداست- و همچنين آشكار شدن
فتنهها در جهان اسلام و در صفحه روى زمين، بوده باشد و اين مطلب منافات با گذشتن
هزار سال و بيشتر، از آن زمان ندارد؛ چرا كه در قياس با عمر دنيا، اين مقدار از
زمان، مقدار كوتاهى است.
در حديثى نيز از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «بعثت أنا و
السّاعة كهاتين- و ضمّ السّبّابة و الوسطى-؛ بعثت من و قيامت همانند اين دو است- و
اشاره به دو انگشت مبارك سبّابه و وسطاى خويش نمود-» [4].
بنابر اين، با آشكار شدن اسرار درون و روشن شدن راه حق و نزديك شدن قيامت، جاى
اين است كه همه غافلان از خواب غفلت بيدار شوند! از گناهان خود به درگاه خدا توبه
كنند و راه حق را پيش گيرند؛ ولى با اين حال، امام عليه السّلام از عدم
[1] «إنجابت» از مادّه «جوب» (بر وزن
قوم) و «جوبه» (بر وزن توبه) به معناى قطع كردن و بريدن است و پاسخ كلام را از اين
رو «جواب» مىگويند كه سؤال را قطع مىكند و به آن پايان مىدهد و هنگامى كه اين
كلمه به باب انفعال مىرود، به معناى انكشاف و آشكار شدن است و در خطبه بالا به
همين معنا آمده است.
[2] «خابط» از مادّه «خبط» گاه به
معناى ضرب شديد آمده و گاه به معناى راه سپردن بدون هدايت، همچون كسى كه در شب
بدون چراغ طىّ طريق مىكند و در خطبه بالا معناى دوم منظور است.
[3] «أسفرت» از مادّه «سفور» به معناى
باز كردن پوشش و كشف حجاب است و لذا به زنان بىحجاب «سافرات» گفته مىشود. و
«مسافر» را از اين جهت «مسافر» گويند كه در حال عادّى در لابهلاى خانهها و
ديوارهاى شهر ناپيداست؛ امّا به هنگامى كه گام به بيابان مىگذارد، آشكار مىشود.
[4] بسيارى از مفسّران شيعه و اهل
سنّت حديث بالا را در تفسير آيه 18 سوره محمّد صلّى اللّه عليه و آله آوردهاند.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 526