نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 388
سپس در ادامه اين سخن مىافزايد: «هنگامى كه كشت او (آن ظالم گمراه) به مرحله
درو مىرسد، براى چيدنش به پا مىخيزد و به هيجان در مىآيد، و برق شمشيرش
مىدرخشد، در آن هنگام، پرچمهاى فتنههاى سخت (بر ضدّ او) به اهتراز در مىآيد، و
(دشمنانش) همچون شب تار و درياى متلاطم، روى مىآورند!» (فإذا أينع زرعه و قام على ينعه [1]، و هدرت شقاشقه [2]، و برقت بوارقه، عقدت رايات الفتن المعضلة، و أقبلن
كاللّيل المظلم، و البحر الملتطم).
اشاره به اين كه دوران حكومت آنها ديرى نمىپايد و اين گمراهان ستمگر، از كار
خود بهره چندانى نمىگيرند و به زودى پرچمهاى مخالفان برافراشته مىشود و از هر
سو آنها را احاطه مىكند. ممكن است اين جملهها اشاره به قيام بنى عبّاس بر ضد بنى
اميّه باشد.
19660 و در پايان چنين مىفرمايد: «اضافه بر اينها، چه طوفانهاى سخت و پر
صدايى شهر كوفه را مىشكافد، و چه تندبادهايى كه بر آن مىگذرد، و به زودى
دستههاى مختلف به جان هم مىافتند؛ آنان كه سر پا هستند درو مىشوند، و آنها كه
از پا افتادهاند لگدمال مىگردند!» (هذا، و كم
يخرق الكوفة من قاصف، و يمرّ عليها من عاصف، و عن قليل تلتفّ القرون بالقرون، و
يحصد القائم، و يحطم المحصود).
جالب اينكه آنچه را امام عليه السّلام در اين جملههاى كوتاه و پر معنا بيان
فرموده، در فاصله كمى به وقوع پيوست؛ سرزمين «عراق» و به خصوص «كوفه» با فتنههاى
بنى اميّه و سپس بنى عبّاس در هم كوبيده شد؛ و اين شهر بزرگ، پيوسته مركز طوفان
سخت حوادث و تندبادهاى فتنهها بود و هر كس، كمى با تاريخ «كوفه» آشنا باشد، عمق
كلمات امام را در جملههاى بالا به خوبى درك مىكند.
[1] «ينع» به معناى رسيدن ميوه است؛
سپس به هر گونه پختگى و آمادگى براى گرفتن نتيجه اطلاق شده است.
[2] «شقاشق» جمع «شقشقه» به معناى
پوستهاى است مانند بادكنك كه شتر به هنگام هيجان از دهان خود بيرون مىآورد؛ سپس
به هر گونه هيجان، اطلاق شده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 388