مىدانيم هر يك از پرندگان لانهاى مخصوص و متناسب با خويش مىسازد كه با هم
بسيار متفاوتند و نيز مىدانيم نغمههاى مرغان انواع و اقسامى دارد كه هر كدام
بيانگر مطلبى است؛ آرى خداوند از تمام جزئيات آنها آگاهى دارد.
سپس به اعماق درياها گام مىنهد و از صدفها و لؤلؤها و امواج سخن مىگويد؛
مىفرمايد: «خداوند از لؤلؤهايى كه در دل صدفها پنهان است، و امواج دريا آنها را
در دامن خويش پرورش داده، آگاهى دارد». (و ما
أوعبته [2]
الأصداف، و حضنت عليه أمواج البحار).
آنگاه به نظام نور و ظلمت در جهان آفرينش و زندگى انسانها پرداخته،
مىافزايد: «خدا از آنچه تاريكى شب آن را فرا گرفته و يا خورشيد به آن نور افشانده
و آنچه ظلمتها و امواج نور، يكى بعد از ديگرى آن را در بر مىگيرد، با خبر است». (و ما غشيته سدفة [3] ليل، أو ذرّ [4] عليه شارق نهار، و ما اعتقبت عليه أطباق الدّياجير، و
سبحات [5]
النّور).
و از آنجا به سراغ حركات مختلف انسان مىرود و مىافزايد: «او از اثر هر گام،
و احساس هر گونه حركت، و آهنگ هر سخن، و جنبش هر لب، و جايگاه هر انسانى آگاه
است». (و أثر كلّ خطوة، و حسّ كلّ حركة، و رجع كلّ
كلمة، و تحريك كلّ شفة، و مستقرّ كلّ نسمة).
سپس به سراغ كوچكترين ذرّات و مخفىترين صداها مىرود؛ مىفرمايد: «از وزن
[1] «اوكار» جمع «وكر» (بر وزن مكر)
به معناى لانه و آشيانه است.
[2] «أوعبت» از مادّه «وعب» (بر وزن
صعب) به معناى گردآورى كردن است.