نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 613
في المعضلات [1] إلى
أنفسهم، و تعويلهم في المهمّات على آرائهم).
اين بدبختىها در حقيقت از آنجا ناشى مىشود كه در گام اوّل، پيروى از وحى و
سنّت پيامبر و معصومين را رها كردند، به همين دليل، هر قدر پيش مىروند فاصله و
انحراف آنان از حق بيشتر مىشود، تا آنجا كه فكر ناقص آنها و عقل ناتوان و دانش
بسيار كم و اشتباهات فراوان آنها، پناهگاهشان براى حل مشكلات است و اين امر كار
آنها را روز به روز پيچيدهتر و گمراهى آنان را شديدتر مىسازد.
در يك نتيجهگيرى روشن از ويژگىهايى كه اخيرا گفته شد، چنين مىفرمايد:
«گويى هر كدام از آنها امام
خويشتناند كه به دستگيرههاى مطمئن و اسباب محكمى- به پندار خود- چنگ زدهاند»
(در حالى كه افكارى سستتر از تار عنكبوت دارند،) «وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ
لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»[2]. (كأنّ كلّ امرىء منهم
إمام نفسه، قد أخذ منها فيما يرى بعرى [3] ثقات، و أسباب محكمات).
آرى، اين است سرانجام كسانى كه در اختلافات فكرى و عقيدتى و تشخيص حق از باطل
و صراط مستقيم از راه خطا، معيارهاى روشن الهى را رها كرده و به فكر قاصر و آراى
باطل خود، پناه بردهاند و اينجاست كه مىبينيم بعضى سر از شرك و بتپرستى در
آورده، به گونهاى كه براى خدا «جسم» قائل شدهاند و براى او دست و پا و موهاى
مجعّد و مركب و تشكيلات ديگر، و گاه در آن طرف قضيه قرار گرفته و در صفات خدا قيل
به «تعطيل» شدهاند، به اين معنا كه ما را نمىرسد درباره او بينديشيم و درباره او
صحبت كنيم، ما چيزى از آن نمىدانيم. آن تشبيه كودكانه و اين تعطيل احمقانه، همه
زاييده تكيه كردن بر آراى ناقص و ترك هدايتهاى
[1] «معضلات» جمع «معضله» از مادّه
«إعضال» به معناى پيچيده و سخت شدن كارى است. اين لغت گاه به صورت اسم فاعل و گاه
به صورت اسم مفعول خوانده مىشود و هر دو صحيح است.