نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 566
نزديك نشوند و گرنه آگاهانه، يا ناخودآگاه در پرتگاه گناهان سقوط مىكنند كه
خاصيّت نزديكى به پرتگاه، همواره همين است. لذا در ادامه حديث بالا مىخوانيم:
«فمن ترك الشّبهات نجا من المحرّمات،
و من أخذ بالشّبهات ارتكب المحرّمات، و هلك من حيث لا يعلم».
در هفتمين وصف مىافزايد: «او ادّعا مىكند من از بدعتها دورى مىكنم، در حالى
كه در ميان آنها آرميده است!» (و يقول:
أعتزل البدع، و بينها اضطجع [1]).
اين ادّعا نيز ممكن است از سر فريبكارى، يا جهل مركّب باشد و اصولا ابزار كار
عالمنمايان گمراه و فريبكار، چنگ زدن به دامن بدعتها و ترك سنّتهاست، تا هواى
نفس خويش و هوسهاى شيطانى را در لباس دين به خورد مردم بدهند و اين كار جز از طريق
بدعتگذارى، ميسّر نيست.
حقيقت «بدعت» آن است: «چيزى را كه جزء دين نيست داخل دين نمايند و يا چيزى كه
برنامه مسلّم دين است از آن خارج سازند.» بدعت حرام، هرگز به معناى نفى نوآورىها
در مسائل زندگى، اعمّ از علمى و صنعتى و آداب اجتماع نيست.
بدعت آن است كه كارى را به عنوان برنامه دينى معرّفى كنند، در حالى كه در دين
نباشد، يا عكس آن. عدم درك حقيقت بدعت سبب شده است كه گروهى از جاهلان و ناآگاهان،
در اين مسئله گرفتار افراط و تفريطهايى شوند.
در هشتمين و نهمين و دهمين وصف كه در واقع به منزله جمعبندى صفات پيشين است (و
لذا با فاء تفريع ذكر شده) مىفرمايد: «بنابراين، چهره او چهره انسان است، ولى
قلبش قلب حيوان، راه هدايت را نمىشناسد تا از آن پيروى كند و طريق گمراهى را درك
نمىكند تا از آن بپرهيزد (و ديگران را از آن باز دارد) و او (در حقيقت) مردهاى
است در ميان زندگان!» (فالصّورة صورة إنسان، و
القلب قلب
[1] «إضطجع» از مادّه «ضجع» (بر وزن
زجر) به معناى به پهلو خوابيدن است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 566