نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 468
به هر حال، وجود اين صفات رذيله در شخصى مانند «عمرو عاص» با آن تاريخ زندگانى
ننگينش، بر كسى پوشيده نيست.
سپس امام عليه السّلام به يك از زشتترين كارهاى دوران حيات «عمرو» اشاره
مىكند، كارى كه در تاريخ، شبيه و نظير نداشت و آن اينكه در جنگ «صفّين» هنگامى كه
خود را در چنگال قدرت على عليه السّلام ديد و يقين پيدا كرد على عليه السّلام با
يك، يا چند ضربه شمشير، به حيات آلوده او پايان خواهد داد، خود را برهنه كرد، چرا
كه مىدانست كرامت و حياى مولا، ايجاب مىكند كه در چنين شرائطى روى از او
برگرداند و او هم از اين فرصت استفاده كند و فرار را بر قرار اختيار نمايد. اين
ماجرا در همه جا پيچيد و در ميان عرب «ضرب المثل» شد كه: «عمرو در پناه عورتش از
مرگ نجات يافت».
مىفرمايد: «هنگام نبرد، لشكريان را امر و نهى مىكند (و سر و صداى زياد راه
مىاندازد كه مردم شجاعش پندارند) ولى اين تا زمانى است كه دستها به قبضه شمشير
نرفته است، هنگامى كه چنين شود، او براى رهايى جانش، بالاترين تدبيرش اين است كه
جامهاش را كنار زند و عورت خود را نمايان سازد (تا كريمان از كشتن او چشم
بپوشند.)» (فإذا كان عند الحرب فأيّ زاجر و آمر هو! ما
لم تأخذ السّيوف مآخذها، فإذا كان ذلك، كان أكبر مكيدته أن يمنح القرم [1] سبّته [2]).
به گفته «ابن ابى الحديد» اين داستان عجيب را تمام مورّخان مخصوصا كسانى كه
درباره «صفّين» سخن گفتهاند، نوشتهاند [3].
داستان چنين است: «يكى از ياران على عليه السّلام به نام «حارث بن نضر» اشعارى
در
[1] «قرم» به معناى جنس نر است و به
معناى شخص بزرگوار و آقا نيز آمده است و در خطبه بالا به همين معنا است، زيرا
«عمرو بن عاص» در برابر بزرگوارى چون على عليه السّلام قرار گرفت و مىدانست اگر
پيراهن را بالا زند و كشف عورت كند، اميرمؤمنان عليه السّلام روى برمىگرداند.
[2] «سبّه» از مادّه «سبّ» (بر وزن
شقّ) به معناى بدگويى كردن و دشنام دادن است و به معناى هر چيزى كه ذكر آن ناپسند
است، آمده و در اينجا اشاره به «عورت» است.
[3] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد،
جلد 6، صفحه 312.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 468