نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 447
راستى اگر انسان در دنيا، بعد از آن همه فراز و نشيبها و درد و رنجها و
ناكامىها و مصايب، هنگامى كه چشم از آن مىپوشيد، وارد باغى از باغهاى بهشت
مىشد، مشكلى وجود نداشت و تمام آن مصايب و درد و رنجها، جبران شده بود.
بلاى عظيم آن است كه بعد از آن همه بدبختىها، به خاطر اعمال زشت و شومى كه از
پيش فرستاده است، گرفتار بدبختىهاى عظيمتر شود.
درست است كه كلام امام عليه السّلام در اينجا مطلق است، ولى بديهى است كه ناظر
به دنيا پرستان و خودكامگان و ظالمان و آلودگان به گناه است و در فرازهاى گذشته
اشارات روشنى به اين مطلب وجود داشت، مانند: (نفر مستكبرا، و خبط سادرا، ماتحا في غرب هواه، كادحا سعيا لدنياه ...).
سپس مىافزايد: « (مشكل و بلاى عظيمتر اينجا است كه) نه فترتى آرامبخش در
عذاب اوست، و نه آرامشى كه از درد جانكاه او بكاهد، نه قدرتى كه مانع كيفر او شود،
نه مرگى كه او را از اين همه مصايب برهاند، و نه خوابى كه به او تسكين دهد، بلكه
در ميان انواع كيفرهاى مرگبار و عذابهاى مداوم گرفتار است! و ما به خدا پناه
مىبريم! (از چنين سرنوشتى)» (لا فترة
مريحة، و لا دعة [1]
مزيحة، [2] و لا
قوّة حاجزة، و لا موتة ناجزة، [3] و لا سنة [4] مسلّية، [5] بين أطوار الموتات، و عذاب السّاعات! إنّا باللّه
عائذون!).
اين جملههاى كوتاه و پرمعنا و تكان دهنده، كه از آيات قرآن مجيد برگرفته شده،
به خوبى نشان مىدهد كه از يك سو عذاب الهى براى اين گونه اشخاص، در عالم برزخ
بسيار دردناك است و از سويى ديگر، هيچ راه فرارى از آن وجود ندارد، چرا كه با مرگ،
پرونده اعمال بسته مىشود و تغيير و دگرگونى در آن ممكن نيست،
[1] «دعه» از مادّه «ودع» (بر وزن
منع) به معناى آرامش و استراحت است.
[2] «مزيحه» از مادّه «ازاحه» به
معناى زايل كردن و دور نمودن است.
[3] «ناجزه» از مادّه «نجز» به معناى
پايان گرفتن است.