نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 433
«اين در حالى است كه با سكرات بىتاب
كننده مرگ و شدايد غمانگيز و نالههاى دردناك، و جان دادن پرمشقّت، و مرگ
رنجآور، دست به گريبان است» (و المرء في
سكرة ملهثة، [1] و
غمرة كارثة، [2] و
أنّه موجعة، و جذبة مكربة [3]، و سوقة [4] متعبة).
راستى، حالت جان دادن و سكرات مرگ حالت عجيبى است! انسانى كه تا ديروز بر تخت
قدرت نشسته بود و همه امكانات را در اختيار داشت، از باده غرور سرمست بود و به
كائنات فخر مىفروخت، امروز در چنگال بيمارىهاى شديد، مانند مرغ مذبوحى دست و پا
مىزند. اطرافيانش از او مأيوس شده و ناله و فرياد سر دادهاند و از هيچ كس، كارى
براى او ساخته نيست.
در جاى جاى تاريخ، سرگذشتهايى از قدرتمندان بزرگ و لحظههاى جانكاه احتضار
آنها، نقل شده است كه به راستى تكان دهنده است.
در حالات «مأمون» خليفه مقتدر عبّاسى- كه دامنه حكومتش بخشهاى عظيمى از
خاورميانه را در برگرفته بود- مىنويسند: «وى با لشكر عظيمش از يكى از ميدانهاى
نبرد به سوى «طوس» بازمىگشت، به كنار چشمهاى در منطقه خوش آب و هوايى رسيد، در
آنجا توقّف كرد، ماهى بزرگ سفيدى در درون آب توجّه او را به خود جلب كرد، دستور
داد آن را بگيرند و براى او سرخ كنند، در اين حال لرزهاى بدن او را فرا گرفت، به
گونهاى كه قادر به حركت نبود، پيوسته مىلرزيد و هر قدر پوشاك بيشترى روى او قرار
مىدادند، باز فرياد مىزد: «سرما! سرما!» اطراف او آتش روشن كردند، باز فرياد
مىزد: «سرما! سرما!» ماهى سرخ شده را براى او آوردند حتّى
[1] «ملهثه» از مادّه «لهث» (بر وزن
فحص) در اصل به معناى زبان در آوردن سگ، به هنگام تشنگى و ناراحتى است. سپس اين
واژه به كسانى كه شديدا به دنبال چيزى مىروند و به اصطلاح براى آن «له له»
مىزنند، اطلاق شده است.
[2] «كارثه» از مادّه «كرث» (بر وزن
بحث) به معناى شدّت اندوه و غم است، يا امورى كه سبب اندوه و غم شديد مىشود.
[3] «مكربه» از مادّه «كرب» (بر وزن
غرب) به معناى گرفتارى شديد در چنگال غم و اندوه است.
[4] «سوقه» در اصل به معناى راندن
است، سپس به معناى حالت جان دادن كه گويى انسان از انسان اين جهان، به سرعت به
عالم ديگر رانده مىشود، اطلاق شده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 433