نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 344
«ايثار» به معناى برترى بخشيدن كسى
است، خواه بر خويشتن باشد يا بر ديگرى، لذا در سوره «يوسف» آيه 91 چنين مىخوانيم: «تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنا»، به خدا قسم! خداوند تو را (اشاره به يوسف است) بر ما
(اشاره به برادران يوسف است) برترى بخشيده.
و اين كه بعضى از شارحان «نهج البلاغه» تصوّر كردهاند، در مفهوم «ايثار»
مقدّم داشتن ديگرى بر خويشتن، يا در مواردى كه ايثار كننده نياز به آن دارد،
افتاده است و چون هيچ يك از اين دو معنا، در مورد خداوند تصوّر نمىشود، پس بايد
به سراغ معناى مجازى رفت، اشتباه است. [1] به هر حال منظور از جمله بالا اين است كه خداوند، انسان را
بر ساير مخلوقاتش برترى داده و انواع نعمتها و كرامتها را به او ارزانى داشته
است، همان گونه كه قرآن مجيد مىگويد: «وَ لَقَدْ
كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ
مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا»، ما بنى آدم را گرامى داشتيم! و آنها را بر مركبهايى در
خشكى و دريا سوار كرديم و از انواع روزىهاى پاكيزه، در اختيار آنان گذارديم و
آنها را بر بسيارى (همه) از مخلوقات خود، برترى بخشيديم. [2] بديهى است هنگامى كه انسان توجّه به اين همه
نعمتهاى الهى پيدا كند، كه از جمله آنها برترى يافتن او بر ساير مخلوقات است، حسّ
شكرگزارى در او برانگيخته مىشود و همانگونه كه گفتيم به سراغ معرفت منعم مىرود
و در نتيجه، از مخالفت فرمان او، پرهيز مىكند و با تقوا پيوند مىخورد. همچنين
انذار الهى به وسيله «حجج بوالغ» كه وجود پيامبران و كتب آسمانى و معجزات و دلايل
روشن عقلى و
[1] در «مقاييس اللّغة» آمده است كه
ريشه اصلى اين لغت، به معناى مقدّم داشتن چيزى است. «مفردات راغب» نيز همين معنا
را بيان كرده است. در كتاب «التحقيق فى كلمات القرآن الكريم» نيز مىگويد:
«حقيقت ايثار، اثبات فضيلت و مقدّم
داشتن صاحب فضل است.»