نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 334
شرح و تفسير
هم دور است و نزديك، هم بالا و پايين!
در نخستين بخش اين خطبه شريفه «غرّاء» امام عليه السّلام حمد و ثناى الهى را
به جا مىآورد و درود بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله مىفرستد و هر يك را
با اوصافى قرين مىسازد كه عمق خاصّى به حمد و درود مىبخشد و لطايفى در اوصاف و
صفات خدا و نعت پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله بيان مىفرمايد.
نخست خداوند را به خاطر چهار وصف از اوصافش مورد ستايش قرار مىدهد و مىگويد:
«ستايش مخصوص خداوندى است، كه با قدرتش برترى يافته و با نعمتش به بندگان نزديك
شده، خداوندى كه بخشنده هر غنيمت و فضلى است و بر طرف كننده هر بلا و مصيبتى.» الحمد للّه الّذي علا بحوله [1]، و دنا بطوله [2]، مانح [3] كلّ غنيمة و فضل، و كاشف كلّ عظيمة و أزل [4].
مىدانيم اوصاف خدا، بر خلاف اوصاف محدود بندگان است، او هم قريب است و هم
بعيد، هم ظاهر است و هم پنهان و هم داراى صفات ديگرى كه به خاطر تضادّش در بندگان
جمع نمىشود، ولى در ذات بىنهايت او جمع است.
[1] «حول» در اصل به معناى تغيير چيزى
و جدا شدن آن از ديگرى است و «حائل» را بدين جهت حائل گويند كه ميان دو چيز جدايى
مىاندازد. اين واژه هنگامى كه در مورد خداوند به كار مىرود، مفهومش اين است كه
او توانايى دارد هر گونه خطر و مانع را از بندگانش مرتفع سازد و ميان حوادث دردناك
و آنها، مانع برقرار سازد. همين معنا در جمله: «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه»
آمده است كه اشاره به اين حقيقت است: «براى رسيدن به هر مقصودى، نيروى محرّك و
قدرت بر انجام كار، از ناحيه او است و برطرف كننده موانع نيز او مىباشد.»
[2] «طول» (بر وزن قول) به معناى نعمت
است و از مادّه «طول» (بر وزن نور) گرفته شده كه امتداد چيزى را بيان مىكند و از
آنجا كه نعمتها، امتداد وجودى بخشنده نعمت است، اين واژه بر آن اطلاق شده است.
[3] «مانح» از مادّه «منح» (بر وزن
منع) در اصل به معناى بخشيدن شير و پشم و نوزادهاى حيوان، به كسى است، سپس به هر
گونه بخششى اطلاق شده است به طورى كه ارباب لغت مىگويند «منح» به معناى عطا است.
[4] «ازل» (بر وزن بذل) در اصل به
معناى تنگى است و سپس به هر گونه بلا و مصيبت و مشكلى اطلاق شده است. به دروغ نيز
«ازل» گفته مىشود. در خطبه بالا، به معناى مصيبت و مشكلات است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 334