نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 220
پاسخ به چند پرسش
در اينجا چند سؤال باقى مىماند؟
نخست اين كه: آيا مفهوم اين سخن آن است كه سكوت امام عليه السّلام در دوران
خلافت خليفه اوّل و دوّم، دليل بر اين است كه آنها از مسير حقّ و عدالت خارج
نشدند؟ و گر نه امام قيام مىنمود و اعتراض مىكرد.
پاسخ اين سؤال آن است كه امام عليه السّلام به يقين از آن وضع رضايت نداشت و
همانطور كه در «خطبه شقشقيّه» و غير آن، آمده، اعتراض خود را نسبت به وضع آن زمان
پنهان نكرد، منتهى در آغاز كار، با خوددارى از بيعت با خليفه اوّل و اعتراض بر
آنچه در «سقيفه» گذشت، آنچه را بايد بگويد، گفت (همانگونه كه در شرح خطبه 67 گذشت)
و بعد كه پايههاى خلافت آنها محكم شد و اعتراض بر آنان سودى نداشت سكوت اختيار
كرد، مبادا درگيرى در داخل حكومت اسلامى، سبب تضعيف آن گردد.
و از اينجا جواب اين سؤال نيز روشن مىشود كه چرا امام به «عثمان» اعتراض
نكرد، در حالى كه خطاهاى او در مورد بذل و بخشش بيت المال به خويشاوندانش و سپردن
پستهاى حسّاس كشور اسلامى به افراد نالايق، بر هيچ كس مخفى نبود، آيا اين سكوت
دليل بر رضايت آن حضرت به اعمال «عثمان» است؟
بىشكّ امام نه در برابر «عثمان» سكوت كرد و نه نسبت به اعمال او رضايت داد،
اعتراض به تبعيد «ابوذر» به «ربذه» و پارهاى از كارهاى ديگر، به خوبى نشان مىدهد
كه امام عليه السّلام نسبت به اعمال «عثمان» معترض بود و از جمله گواهان روشن بر
اين معنا همان چيزى است كه از امام عليه السّلام در آخرين روزهاى عمر «عثمان» نقل
شده است كه وقتى «عثمان» از اجتماع مسلمانان از بلاد مختلف اسلامى در مدينه با خبر
شد شخصا به منزل امام عليه السّلام آمد و عرض كرد: «تو نزد مردم قدر و منزلت دارى
و
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 220