نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 174
جانشين خود معرفى كند و ديگران را به پيروى از او دعوت نمايد، تا آنجا كه سران
شرك از روى تمسخر به ابوطالب بگويند: «تو بايد پيرو فرزندت باشى.» بدون شك، سن
بلوغ شرط پذيرفتن اسلام نيست، هر نوجوانى كه عقل و تميز كافى داشته باشد و اسلام
را بپذيرد- به فرض كه پدرش هم مسلمان نباشد- از او جدا مىشود و در زمره مسلمين
قرار مىگيرد.
ثالثا: از قرآن مجيد استفاده مىشود كه حتّى بلوغ شرط نبوّت نيست و برخى از
پيامبران در طفوليّت به اين مقام رسيدند، چنانچه درباره حضرت يحيى عليه السّلام
مىفرمايد: «وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا»، ما فرمان نبوّت را در طفوليّت به او داديم». [1] و در داستان
عيسى عليه السّلام نيز آمده است كه به هنگام كودكى با صراحت گفت: «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي
نَبِيًّا»، من بنده خدا هستم، كتاب آسمانى به من بخشيده
و مرا پيامبر قرار داده است». [2] فراتر از همه اينها، همان است كه پيامبر، اسلام على عليه
السّلام را پذيرفت. حتّى در داستان «يوم الدّار» او را به عنوان برادر و وصى و
وزير و جانشين خويش معرّفى فرمود.
به هر حال، رواياتى كه مىگويد على عليه السّلام نخستين كسى بود كه دعوت
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را پذيرفت، فضيلتى بىمانند براى آن حضرت در بردارد،
كه هيچكس در آن با او برابرى ندارد، و به همين دليل، او شايستهترين فرد امّت،
براى جانشينى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بوده است.