نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 552
با خطاب «لَنْ تَرانِي» «هرگز مرا نخواهى ديد» [1] مواجه مىشود و در اين ميان پرتو كوچكى از جلوه پروردگار
به صورت صاعقهاى عظيم بر كوه مىخورد و آن را يكباره از هم متلاشى مىسازد و موسى
و يارانش بر خاك مىافتند، هنگامى كه موسى به هوش مىآيد عرض مىكند: «سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ
الْمُؤْمِنِينَ»، «خداوندا منزهى تو (از اين كه با چشم ديده
شوى) من توبه كردم و نخستين مؤمنانم (و به خوبى دانستم جايى كه توان ديدن گوشه
كوچكى از جلوه ذات تو را در جهان مخلوقات نداريم كجا مىتوان تو را ديد).
و در جملههاى بعد (فلا عين من لم يره ...) در يك نتيجهگيرى روشن به اين معنى اشاره شده كه هيچ انسان
آگاه و با انصافى با وجود اين همه دلائل روشن نمىتواند ذات پاك او را انكار كند
هر چند از دائره مشاهده حسّى بيرون است و آنها كه مؤمن به وجود او هستند نبايد
انتظار مشاهده او را داشته باشند حتى مشاهده قلبى، درست است كه با چشم دل مىتوان
او را ديد همان گونه كه در كلام معروف مولى آمده است: «لا تدركه العيون بمشاهدة
العيان و لكن تدركه القلوب بحقائق الإيمان [2]»، «چشمها هرگز او را آشكارا نمىبيند ولى قلبها با نيروى
حقيقت ايمان وى را درك مىكند»، ولى اين مشاهده نيز مشاهده اسما و صفات است نه
مشاهده كنه ذات، و در اين مرحله نه تنها انسانهاى عادى، بلكه برترين شخصيت عالم
خلقت نغمه «ما عرفناك حقّ معرفتك»، «هرگز تو را آن چنانكه شايستهاى نشناختهايم»
سر مىدهند.
سپس امام عليه السّلام در چهارمين توصيف از خداوند به موضوع مهم ديگرى اشاره
كرده، مىفرمايد: «در علوّ مقام بر همه پيشى گرفته و چيزى از او برتر نيست، با اين
حال چنان نزديك است كه چيزى از او نزديكتر نمىباشد». (سبق فى العلوّ فلا شيء أعلى منه و قرب في الدّنوّ فلا شيء أقرب منه).
و در يك نتيجهگيرى از اين بيان، چنين مىافزايد: «نه مرتبه بلندش او را از