نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 281
«تقيّه، آنان را منزوى ساخته و به
فراموشى سپرده، «قد أخملتهم [1] التّقيّة».
گر چه آنها مبارز و مجاهد هستند، ولى آنجا كه فرياد كشيدن اثرى جز از ميان
رفتن نيروها ندارد، چارهاى جز پناه بردن به تقيّه نيست، تقيّهاى كه سرانجام آنها
را به انزوا مىكشاند و در نظر دشمنان افرادى ترسو و در چشم دوستان افرادى بىعرضه
و كم ارزش نشانشان مىدهد، در حالى كه مبارزه آنها به عنوان انجام وظيفه است و هم
تقيّه آنها در آن شرايط خاص.
حضرت سپس مىفرمايد: « (به خاطر نبودن يار و ياور ناتوانى و ذلّت وجودشان) را
فرا گرفته، و شملتهم الذّلّة».
آنها در پيشگاه خدا و در درون جانشان عزيزند، ولى اجتماع كه ارزشها در آن
وارونه شده آنان را به ضعف و ذلّت محكوم كرده است.
حضرت آن گاه حال آنها را چنين مجسّم مىكند: «آنها به كسانى مىمانند كه در
درياى نمك فرو رفته و گرفتار شدهاند، (كه هر گونه حركتى براى آنها سبب سوزش بيشتر
و ناراحتى شديدتر مىگردد)، (فهم فى بحر
اجاج) [2].
بديهى است كسى كه در چنين دريايى غوطهور است تمام وجودش مىسوزد و هر گاه
تشنه شود آبى پيدا نمىكند كه بنوشد، پس درون و برون، هر دو مىسوزد حال اولياى
خدا و مردان صالحى كه در جوامع مملوّ از فساد كه ظالمان زورگو بر آن حكومت
مىكنند، گرفتار مىشوند همين است، چرا كه يار و ياورى براى قيام كردن و فرياد
كشيدن نمىيابند! حضرت در ادامه اين سخن مىافزايد: «دهانشان بسته و قلوبشان مجروح
است، أفواههم ضامزة، [3] و قلوبهم قرحة.» افراد بىتفاوت در چنين جوامعى نگران نيستند، بلكه تنها نگران منافع شخصى
خود مىباشند، ولى مجاهدان و پاكان و صالحان كه دهانشان به اجبار بسته شده،
[1] «أخمل» از مادّه «خمل»، به معناى
«ضعف و پنهان شدن و فراموش گشتن» است.
[2] «اجاج» از مادّه «اجج»، به معناى
تلخ و شور شدن است.
[3] «ضامزة» از مادّه «ضمز» به معناى
«سكوت و خوددارى كردن از كلام» است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 281