. اشاره به
اينكه ميان ظاهر و باطن آنها فرق بسيار است، ظاهر آنها اين است كه اهل مسجد و
عمران و آبادى آن هستند در حالى كه جز فتنهگرى و گناه، چيزى از آنها برنمىخيزد،
حتى از همان مساجد آباد براى فتنهگرى و توطئه بر ضدّ مؤمنان راستين، و انحرافات
خود بهره مىجويند.
سپس در آخرين
بيان صفات آنها مىفرمايد: « (آنها به گمراهى خود قانع نيستند بلكه اصرار به
گمراه ساختن ديگران نيز دارند) هرگاه كسى از فتنه آنان كنارهگيرى كند او را به آن
بازمىگردانند و هركس كه از آنجا وامانده بهسوى آن سوقش مىدهند»؛
. آرى آنها
اصرار دارند كه هيچ مانعى بر سر راه اعمال زشت و كارهاى خلافشان نباشد و اگر كسانى
از آنها كنارهگيرى كنند به اجبار آنها را به جمع خود بازمىگردانند.
امام عليه
السلام در پايان به عذاب دردناك آنها اشاره كرده، مىفرمايد: «خداوند سبحان
مىفرمايد: به ذاتم سوگند مىخورم فتنهاى بر آنان بر مىانگيزم كه عاقل بردبار در
آن حيران بماند»؛
. اين فتنه
ممكن است يك بلاى آسمانى يا زلزلههاى ويرانگر زمينى يا بيمارىهاى فراگير و يا
شمشيرهاى دشمنان سلطهگر باشد كه همگى در برابر آن حيران بمانند و حتى عاقلان
بردبار راه برونرفتى از آن نيابند.
و در آخرين
جمله مىفرمايد: «هماكنون اين كار انجام شده و ما از خداوند مىخواهيم كه از
لغزشها و غفلتها درگذرد»؛