responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 15  صفحه : 712

دوران دوم: مدتى بعد از صلح امام حسن عليه السلام در حالى كه او همچنان والى فارس بود و اجازه نمى‌داد آن منطقه در سيطره معاويه قرار گيرد، تا اين‌كه معاويه او را فريب داد و گفت: تو فرزند آن مرد چوپان نيستى، تو فرزند پدر من، ابوسفيانى بنابراين به تو زياد بن ابى‌سفيان مى‌گويم و هرچه بخواهى نزد من براى تو وجود دارد. زياد، گرفتار هواى نفس شد و فرزندى ابوسفيان و برادرى معاويه و رسيدن به‌قدرت‌هاى عظيم اجتماعى را بر اعتقاد باطنى خود به اميرمؤمنان على عليه السلام ترجيح داد و به معاويه پيوست و به صورت عنصرى خطرناك براى اهل بيت عليهم السلام درآمد و مى‌دانيم كه فرزندش عبيداللَّه بن زياد در ماجراى شهادت شهيدان كربلا چه نقش خطرناكى داشت.

اگر مى‌بينيم امام عليه السلام در اين‌جا او را جانشين ابن عباس در حكومت فارس و اطراف و نواحى آن مى‌كند مربوط به دوران نخست زندگى اوست.

او مردى بسيار هوشيار و شجاع و سخنور و بى‌باك بود و در هر دو دوران زندگى‌اش از اين استعداد خود بهره گرفت. دوران اول در خدمت على عليه السلام و دوران دوم در خدمت معاويه و در واقع در خدمت هواى نفس و شيطان. [1]

2. چرا زياد را زياد بن ابيه مى‌گفتند؟

بعضى معتقدند كه مجهول بودن پدرش سبب اين تعبير شد و بعضى مى‌گويند كه چون پدرش برده و چوپانى بود كه هيچ موقعيت اجتماعى‌اى نداشت مايل نبود او را به نام پدرش خطاب كنند.

مادرش نيز كنيز حارث بن كلده، طبيب معروف عرب بود، كه به نام او نيز هرگز افتخار نمى‌كرد.


[1]. براى توضيح بيشتر به شرح نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحديد و تنقيح المقام علامه مامقانى و شرح نهج‌البلاغه علامه تسترى ذيل خطبه 44 مراجعه كنيد.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 15  صفحه : 712
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست