سخن در اين زمينه بسيار است و در
اينجا با ذكر كلام سيد رضى كه در ذيل اين گفتار حكيمانه آمده و شرح لغات آن، اين
بحث را به پايان مىبريم.
او چنين مىگويد: «اين از كلمات فصيح و شگفتانگيز است زيرا امام عليه السلام
ابرهاى پرسروصدا را كه توأم با رعد و برق و طوفان و صاعقه است تشبيه به شتران
سركشى كرده كه بار خود را فرو مىافكنند و سوار خود را به زمين مىكوبند ولى
ابرهاى خالى از اين هياهو را به شتران رام تشبيه فرموده كه به راحتى مىتوان از
آنها شير دوشيد و بر آنها سوار شد».
(قال الرضيّ: وهذا من الكلامِ العَجيبِ الفَصاحةِ، وذلك أنّه عليه السلام شبّه
السّحابَ ذواتِ الرُّعودِ وَالبَوارِق والرّياح وَالصّواعقِ بالإبلِ الصّعابِ التي
تَقمِصُ بِرحالِها وتَقصُّ برُكبانِها وشبّه السَّحابَ خاليةً من تلك الروائعِ
بالإبلِ الذُّلَلِ التي تُحْتَلَبُ طَيّعَةً وتُقْتَعَدُ مُسْمِحَةً)
. «رعود» جمع «رعد» و «بوارق» جمع «برق» و «صواعق» جمع «صاعقه» مىباشد.
«تقمص» از ماده «قَمص» (بر وزن شمس)
به معنى سركش شدن شتر است بهگونهاى كه پاهاى جلو را بلند كند و پاهاى عقب را بر
زمين بكوبد و سوار خود را بر زمين بيفكند.
«تقص» از ماده «وقص» (بر وزن نقص) به
معنى پرتاب كردن شخص سوار بر زمين آمده است.
«روائع» جمع «روعه» به معنى چيز
وحشتانگيز است و در بعضى از نسخ «زوابع» آمده كه جمع «زوبعه» به معنى گردباد است.