سپس روايت ديگرى از امام صادق عليه السلام نقل مىكند كه كسى به آن حضرت عرض
كرد:
«إنّ النّاس يَزعُمون أنّ الرّبح على المُضطَرّ حَرامٌ وهو مِن الرّبا فقال وهل
رأيتَ أحداً اشترى غنِيّاً أو فقيراً إلّامن ضَرورةٍ قد أحلّ اللَّهُ البيعَ وحرّم
الرّبا
؛ مردم گمان مىكنند سودبردن از معامله مضطر حرام است و آن نوعى رباخوارى است.
امام عليه السلام فرمود: آيا احدى را سراغ دارى چه غنى باشد يا فقير كه معاملاتش
بهدليل ضرورتها نبوده باشد؟ خداوند بيع را حلال شمرده و ربا را حرام». [1]
مرحوم شيخ طوسى روايت نهى را حمل بر اكراه كرده و روايت دوم را حمل بر مضطر.
ولى ظاهراً چنين نيست؛ منظور از مضطر در روايت اول كسى است كه به اصطلاح، كارد
به استخوانش رسيده و اموال خود را به قيمت نازل مىفروشد، معامله با چنين كسى
مكروه است و بايد بهجاى خريدن اموال آنها به قيمت كم، به آنها كمك كرد.
ولى منظور از مضطر در روايت دوم ضرورتهاى روزانه زندگى است كه همه مردم
دارند. طبيعى است كه هر كسى كه چيزى را خريد و فروش مىكند لابد نياز به آن دارد و
در اينگونه نيازهاى عادى، گرفتن سود عادلانه اشكالى ندارد.
***
[1]. استبصار، ج 3، ص 71 و 72. بعضى
از شارحان نهجالبلاغه نيز همين معنا را انتخاب كردهاند.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 662