responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 15  صفحه : 412

حكومت آوردند. اسحاق گفت: فهميدم كه تو در حفظ آن زن كوشيده‌اى. تو را به خدا و رسول خدا صلى الله عليه و آله بخشيدم. آن مرد نيز گفت: قسم به حق كسى كه مرا به او بخشيده‌اى هرگز به هيچ گناهى بازگشت نمى‌كنم و تا پايان عمر به جاهاى آلوده نخواهم رفت. در اين‌جا بود كه اسحاق خوابى را كه ديده بود براى او بازگو كرد و گفت: خداوند خدمت تو را بى‌پاداش نگذاشت. سپس مال فراوانى را به او عرضه كرد اما او چيزى از آن را نپذيرفت. [1]

***


[1]. مروج الذهب، ج 4، ص 12 مطابق نقل مرحوم علامه شوشترى در شرح نهج‌البلاغه خود (بهج‌الصباغه)، ج 14، ص 535.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 15  صفحه : 412
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست