نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 389
مجلسى رحمه الله از آن حضرت نقل مىكند كه مردى از فقهاى شيعه خدمت امام عليه
السلام رسيد. اين مرد پيش از اين با بعضى از ناصبين (دشمنان اهلبيت عليهم السلام)
سخن گفته و آنها را محكوم كرده بود؛ محكوميتى كه به رسوايىشان انجاميد. اين مرد
بر امام هادى عليه السلام وارد شد. در صدر مجلس مكان ويژهاى بود كه امام عليه
السلام خارج از آن نشسته بود و در حضورش گروهى از علويين و بنىهاشم بودند. امام
عليه السلام آن مرد عالم را بالا برد تا آنجا كه در مكان ويژه نشاند و در برابر
او نشست.
اين كار بر اشراف علويين و بنىهاشم كه در مجلس بودند گران آمد. علويين، امام
را بالاتر از آن مىدانستند كه به او عتاب كنند؛ ولى پيرمردى كه در ميان هاشميين
(منظور از هاشمى عباسى است) بود، عرض كرد: اى پسر رسول خدا! آيا اين درست است كه
يك مرد عامى را بر سادات بنىهاشم اعم از فرزندان ابوطالب و عباس مقدم مىدارى؟
امام عليه السلام فرمود: بپرهيزيد از اينكه مشمول اين آيه باشيد: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِّنَ
الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ
يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُمْ مُّعْرِضُونَ»؛ آيا نديدى كسانى را كه بهرهاى از كتاب (آسمانى) داشتند، به سوى كتاب الهى
دعوت شدند تا در ميان آنها داورى كند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى،)
روىگردان مىشوند، در حالى كه (از قبول حق) اعراض دارند؟». [1]
سپس فرمود: آيا راضى هستيد كه قرآن مجيد در ميان ما حَكَم باشد؟ عرض كردند:
آرى. فرمود: آيا خدا نمىفرمايد: «يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجَالِسِ
فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ
اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه به شما گفته شود:
«مجلس را وسعت بخشيد (و به تازهواردها جا دهيد)»، وسعت بخشيد، خداوند (بهشت را)
براى شما وسعت مىبخشد؛ و هنگامى كه گفته