نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 209
كيسهاى
ريخته، مخلوط مىكردند و كسى كه مورد اعتماد آنها بود دست مىكرد تيرها را يكى
بعد از ديگرى بيرون مىآورد: هفت چوبه تير كه هركدام نام خاصى بر آن نوشته شده بود
و هركدام سهمى مىبردند. سهم برترين، «مُعَلّى» نام داشت اما سه چوبه ديگر
هيچكدام سهمى نداشتند بلكه هركس آن چوبهها به نام او مىافتاد مىبايست يكسوم
از قيمت شتر را بپردازد و در پايان، برندگان، سهام خود را به فقرا مىدادند و چيزى
از آن را نمىخوردند و به اين كار افتخار مىكردند. [1]
«قِداح»، اشاره به آن چوبهاى تير است و «جَزور»
اشاره به شترى است كه براى اين كار انتخاب مىكردند.
با توجه به
آنچه گفته شد روشن مىشود اين كار گرچه نوعى بختآزمايى بوده- نه قمار- ولى
سرانجامش خدمتى به فقرا محسوب مىشده است، بنابراين گرچه اصل اين كار از نظر شرعى
باطل است، ولى آن زشتى و قبحى كه در مسئله قمار است، مخصوصاً با توجه به پايان آن،
ديده نمىشود و تشبيه امام عليه السلام تشبيه فصيح و بليغى است.
از آنجا كه
مؤمن پاكدامنى كه بهانه به دست بدخواهان نمىدهد به سرعت در كارهايش پيروز مىشود
از آن تعبير به «فالج» شده كه از مادّه «فَلج» (بر وزن گنج) به معناى پيروزى است و
تعبير به «أوَّلُ فَوْزَةٍ» شده كه معناى نخستين پيروزى را دارد.
***
[1]. شرح نهجالبلاغه محقق خوئى، ج 3، ص 319، با
تلخيص
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 209