نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 487
شرح و تفسير عذر واهى براى تصدّى خلافت
امام عليه السلام در اين كلام پرمعنا به سراغ استدلالهاى باطل مدعيان خلافت
رفته و مىفرمايد: «عجبا! آيا خلافت با همنشينى پيامبر حاصل مىشود؛ ولى با
همنشينى و خويشاوندى حاصل نمىگردد؟»؛
. مرحوم سيد رضى بعد از روايت اين كلام مىگويد: «از آن حضرت شعرى در همين
زمينه نقل شده است (خطاب به خليفه اوّل) مىگويد:
اگر تو به سبب شورا مالك امور مردم شدى اين چه شورايى است كه طرفهاى مشورت
(امثال من و جمعى از بنىهاشم و ديگران) غايب بودند؟
و اگر از طريق قرابت با پيامبر در برابر مخالفانت استدلال كردى ديگرى (اشاره
به شخص امام است) از تو به پيامبر سزاواتر و نزديكتر است».
قالَ الرَّضِيُ وَرُوِيَ لَهُ شِعْرٌ في هذَا الْمَعْنى:
فَإِنْ كُنْتَ بِالشُّورى مَلَكْتَ أُمُورَهُمْ
فَكَيْفَ بِهذا
وَالْمُشيرُونَ غُيَّبٌ
وَإنْ كُنْتَ بِالْقُرْبى حَجَجْتَ
خَصيمَهُمْ
وَغَيْرُكَ
أوْلى بِالنَّبِيّ وَأَقْرَبٌ
ابن ابىالحديد معتقد است كه صدر اين كلام (قسمت قبل از شعر) خطاب به عمر است
و دو بيتى كه در ذيل آن قرار دارد خطاب به ابوبكر است. (بسيارى ديگر از محققان نيز
همين را پذيرفتهاند) زيرا هنگامى كه ابوبكر به عمر گفت:
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 487