نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 77
ديگران از
مقاصد دورنى او آگاه شوند. حال فكر كنيد يك كودك پنج ساله شيرين زبان هنگامى كه
مىخواهد سخن بگويد تمام اين مراحل پيچيده و بسيار حساس را طى مى كند تا مقصود خود
را به ديگران برساند. بزرگ است خدايى كه چنين قدرتى به انسان و مخصوصاً به يك قطعه
گوشت ساده در دهان او داده است.
آنگاه امام
در سومين جمله از حس شنوايى انسان سخن مىگويد و مىفرمايد:
« (اين مايه تعجب است كه) انسان با استخوانى
مىشنود»؛
(وَيَسْمَعُ بِعَظْمٍ)
. در تفسير
«عظم» (استخوان) بسيارى از شارحان نهجالبلاغه به واسطه عدم آشنايى با تشريح بدن
انسان و يا عدم پيشرفت اين علم در زمان آنها گرفتار مشكلات زيادى شدهاند در حالى
كه امروز كه اين علم پيشرفته است ما به خوبى مىفهميم كه منظور امام عليه السلام
چيست. امواج صوتى از مجارى گوش وارد مىشود و در آن پيچ و خم تعديل مىيابد سپس به
پرده گوش مىرسد. در پشت اين پرده دو استخوان ظريف به نام استخوانهاى چكشى و
سندانى وجود دارد كه بى شباهت به چكش و سندان نيست. دسته استخوان چكشى به پرده
صماخ متكى است و از ارتعاش آن به حركت در مىآيد. (دانشمندان مىگويند: علاوه بر
دو استخوان چكشى و سندانى، استخوان ديگرى به نام استخوان ركابى نيز هست كه آن نيز
نقش مؤثرى در شنوايى دارد.) اين دو استخوان به حركت درمىآيند و عصبى كه در پشت
آنهاست از اين حركت متأثر شده پيام را به مغز منتقل مىكند و انسان كلمات و حروفى را
كه دريافته با آنچه قبلًا آموخته است تطبيق مىدهد و مفاهيم سخنان را درمىيابد و
گاه زير و بم ارتعاش صوتى و شدت و ضعف آن پيامهاى خاصى با خود همراه دارد كه آن
را نيز درك مىكند مثلًا پيامى كه يك ناله ممتد و يا يك فرياد بلند يا نفسهاى
سريع و پى در پى با خود دارد همه از طريق اين مجرا و اين استخوان به درون روح و
جان انسان منتقل مىشود.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 77