نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 719
عرفه امام حسين عليه السلام و دعاهاى صحيفه سجاديه نيز نمونههاى ديگرى از اين
فصاحت بىبديل است.
خيرخواهى آنها درباره اسلام تا آنجا بود كه تا پاى جان ايستادند و همه چيز را
براى حفظ اسلام در صحنههايى همچون كربلا و غير آن فدا كردند. زيبايى صورت آنها در
تواريخ كاملًا منعكس است. بذل و بخشش آنان در زندگى امير مؤمنان كه هزار برده را
با دسترنج خود آزاد كرد و در ركوع نماز انگشتر گرانقيمتى را به سائل داد و آيه در
مدح او نازل شد و در زندگى بانوى اسلام فاطمه زهرا عليها السلام كه پيراهن شب
زفافش را به سائل تقديم كرد و در زندگى امام حسن عليه السلام كه در طول عمر خود
چند بار تمام اموالش را ميان خود و نيازمندان تنصيف نمود و همچنين در زندگى امام
صادق عليه السلام كه بخشى از اموال خود را به دست يكى از شيعيان سپرده بود تا اگر
اختلافى در ميان شيعيان در باره مسائل مالى ببيند مبلغ مورد اختلاف را از اموال او
بپردازد و ميان آنها صلح و صفا برقرار سازد معروف است.
كوتاه سخن اينكه تاريخ اسلام كه به دست دوست و دشمن نوشته شده شاهد گوياى سخنان
فشرده و پرمعنايى است كه امام عليه السلام در اين كلام حكمتآميز خود بيان فرموده
است.
در اينجا اين سؤال مطرح مىشود كه چگونه امام عليه السلام قبيلهاى را به طور
عموم زير سؤال مىبرد و آنها را آشكارا مذمت و نكوهش مىكند در حالى كه از نظر شرع
اسلام چنين كارى مناسب به نظر نمىرسد.
پاسخ اين سؤال روشن است. اولًا اينگونه حكمهاى عام ناظر به عموم نيست، بلكه
ناظر به غالب افراد است. مثلًا وقتى مىگوييم: جوانان جسور و سركشاند مفهومش اين
نيست كه همه بدون استثنا چنيناند و يا اين سخن كه پيران پخته و پرتجربهاند دليل
وجود اين صفت در تمام افراد كهنسال نيست.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 719