نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 508
بيتالمال او نيز كفايت نمىكرد (اشاره به اينكه مسائلى را كه ما نمىدانيم
بسيار بيشتر از آن است كه مىدانيم).
نيز از بعضى فضلا نقل مىكند كه اگر كسى در برابر چيزهايى كه نمىداند بگويد:
نمىدانم، او را تعليم مىدهيم تا بداند و اگر بگويد: مىدانم، امتحانش مىكنيم تا
بگويد نمىدانم (و رسوا شود). [1]
شبيه اين سخن را مرحوم مغنيه در فى ظلال
نهجالبلاغه از كتاب «الحكمة الخالده» نقل مىكند كه
دانشمندى مىگفت: گفتن «لا أدرى» (نمىدانم) را ياد بگيريد، چرا كه اگر بگوييد
نمىدانم به شما تعليم مىدهند تا بدانيد و اگر بگوييد مىدانم از شما سؤال مىكنند
و نمىدانيد و رسوا مىشويد. سپس مىافزايد:
احدى از ياران رسول خدا صلى الله عليه و آله ادعا نكرد كه همه چيز را مىداند
و به طور مطلق نگفت: «سلونى» (از من بپرسيد) به جز على بن ابىطالب عليه السلام [2].
در همين رابطه ضربالمثلى نقل شده است كه آن نيز محتواى كلام امام را دارد:
«مَقْتَلُ الرَّجُلِ بَيْنَ فَكَّيْهِ» موضع آسيب پذير انسان در ميان دو فك او
قرار دارد (يعنى زبان او مايه هلاكت او مىشود). [3]
مرحوم شوشترى از قتاده (فقيه معروف اهل سنت) نقل مىكند كه روزى ادعا كرد كه
من هر چه را تا به حال شنيدهام يا به حافظه سپردهام هرگز فراموش نكردهام.
بعد از اين سخن به خدمتكارش گفت: كفش مرا بياور بپوشم. خدمتكار گفت:
كفش شما در پاى شماست (وى از آن ادعا و اين عمل سخت شرمنده شد). [4]