responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 469

ممكن. حوادث و موجودات جهان را نيز به خير و شر تقسيم مى‌كردند؛ خيرات را به يزدان و شرور را به اهريمن نسبت مى‌دادند و به اين ترتيب در مبدأ جهان هستى نيز قائل به جبر بودند و به طريق اولى، انسان‌ها را در افعالشان مجبور مى‌پنداشتند. آن‌كس كه باطن او مخلوق يزدان است جز خير انجام نمى‌دهد و آن‌كس كه باطن روحش مخلوق اهريمن است همواره تمايل به شر دارد.

آنچه امام عليه السلام فرموده: جبر عقيده مشركان نيز هست گويا اشاره به آيه شريفه 35 از سوره «نحل» است: « «وَ قالَ الَّذينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ نَحْنُ وَلا آباؤُنا وَلا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبينُ»؛ مشركان گفتند: اگر خدا مى‌خواست نه ما و نه پدران ما غير او را پرسش نمى‌كرديم و چيزى را بدون اراده او حرام نمى‌ساختيم (آرى) كسانى كه پيش از ايشان بودند نيز همين‌گونه عمل مى‌كردند ولى آيا پيامبران وظيفه‌اى جز ابلاغ آشكار دارند».

در روايت‌ كافى‌ آمده است: هنگامى كه امام عليه السلام اين جواب شافى و كافى را به آن پيرمرد شامى در مورد مسئله جبر و اختيار بيان فرمود، او شادمان شد و (بالبداهه) اشعارى سرود كه دو بيتش چنين است:

أَنْتَ الْإِمَامُ الَّذِي نَرْجُو بِطَاعَتِهِ‌

يَوْمَ النَّجَاةِ مِنَ الرَّحْمَنِ غُفْرَاناً

أَوْضَحْتَ مِنْ أَمْرِنَا مَا كَانَ مُلْتَبِساً

جَزَاكَ رَبُّكَ بِالْإِحْسَانِ إِحْسَانا

تو امامى هستى كه به وسيله اطاعت تو آمرزش خداوند رحمان را در روز نجات آرزو داريم.

آنچه از امر دين ما پيچيده و مشتبه بود بر ما واضح ساختى. پروردگارت در برابر اين احسان كه به ما كردى به تو احسان كند. [1]


[1]. كافى، ج 1، ص 155، ح 1.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 469
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست