نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 32
مىگرفت و آن
را در برابر آسمان باز نگه مىداشت و مىگفت: شنيدهام بعضى از پرندگان در حال
پرواز تخم مىگذارند شايد تخم آن پرنده در دامن من بيفتد. و يا نقل مىكنند هنگامى
كه گروهى از كودكان او را در كوچه و بازار آزار مىدادند براى پراكنده ساختن آنها
گفت: شنيدهام در فلان خانه حلوا پخش مىكنند بچهها به سوى آن خانه دويدند ناگهان
ديدند خود اشعب نيز به سوى آن خانه مىدود گفتند: تو چرا؟ گفت: شايد حرف من درست
باشد.
اين
داستانها خواه واقعيت داشته باشد يا نه اشاره به كارهاى ننگآورى است كه انسان به
جهت طمع انجام مىدهد.
نقطه مقابل
طمع قناعت است كه سبب عزت آدمى مىشود همانگونه كه اميرمؤمنان فرمود:
در دومين
نكته مىفرمايد: «كسى كه سفره دل خويش را (نزد اين و آن بدون هيچ فايده) باز كند
(و مشكلات خود را فاش سازد) رضايت به ذلت خود داده است»؛
(وَرَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ)
. روشن است
هرگاه انسان نزد طبيب درد خود را بگويد و از وى راه درمان بطلبد يا پيش قاضى ظلمى
را كه بر او رفته بيان سازد و از او احقاق حق بخواهد يا نزد دوستش از گرفتارى خود
براى گرفتن وام سخن بگويد كار خلافى نكرده و به دنبال مشكلگشايى بوده؛ اما طرح
مشكلات نزد كسانى كه هيچگونه توانايى بر حل آن ندارند اثرى جز ذلت و سرافكندگى
انسان نخواهد داشت. در اينگونه موارد بايد خويشتندار بود و لب به شكايت نگشود.
[1]. غررالحكم، ص 392، ح 9018. در بعضى از
عبارات اين جمله به اين صورت نقل شده است: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَ ذَلَّ مَنْ
طَمَعَ» (شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحديد، ج 19، ص 50).
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 32