. در واقع مرحوم سيّد رضى به نكته تازهاى اشاره مىكند و آن فرق ميان عوض با
اجر و پاداش است؛ يكى را مربوط به فعل خدا مىداند و ديگرى را مربوط به فعل بندگان
خدا. اين شبيه چيزى است كه متكلمان در علم كلام گفتهاند كه خداوند حكيم اگر گروهى
را گرفتار آفات و بلاها مىكند حكمتش ايجاب مىكند كه در برابر آن عوضى به آنها
بدهد وگرنه با حكمت خدا سازگار نيست.
آنچه در كلام حكمتآميز بالا آمد بيان يكى از آثار بيمارى است در حالى كه در
حديث پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله دو اثر ديگر نيز براى بيمارى ذكر شده است
آنجا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در عيادت سلمان فارسى فرمود:
اى سلمان براى تو به هنگام بيمارى سه فايده (بزرگ است) تو به ياد خدا مىافتى
و دعاى تو در اين حالت مستجاب است و بيمارى هيچ گناهى بر تو نمىگذارد مگر اينكه
آن را فرو مىريزد». [1]
بديهى است انسان در مشكلات بيش از هر زمان ديگر به ياد خداست مخصوصاً در حال
بيمارى كه افزون بر ياد خدا به فكر مرگ و معاد و قيامت نيز مىافتد و از گناهان
خود توبه مىكند و سعى دارد مسير زندگى نادرست خويش را اصلاح كند و روشن است كه در
چنين حالتى دعا به استجابت مقرونتر است.
مجموعه اين جهات سبب مىشود كه گناهان انسان به سبب بيمارى فرو بريزد.
اين نكته نيز شايان توجه است كه در بعضى از روايات اجر و ثوابهايى براى
بيمارى ذكر شده كه منظور از آن همان فرو ريختن گناهان و يا تفضلات الهى به