نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 433
وصيتنامه ملاحظه خواهيم كرد.
لذا امام عليه السلام در ادامه اين سخن مىفرمايد: «ولى با سنّت صريح (پيامبر)
با آنها گفتوگو و محاجه كن كه راه فرارى از آن نخواهند يافت (و ناچار به تسليم در
برابر آن هستند)»؛
. شاهد اين سخن داستانى است كه طبرى (نويسنده كتاب المسترشد) از اميرمؤمنان على عليه السلام نقل كرده است
و عصارهاش چنين است: هنگامى كه امام ابن عباس را براى گفتوگو با خوارج فرستاد
آنها گفتند: ما چند ايراد به على عليه السلام داريم:
1. هنگامى كه در صلحنامه حكمين عنوان امير المؤمنين را براى او نوشتند و عمرو
عاص اعتراض نمود آن را محو كرد.
2. به حكمين گفت: نگاه كنيد اگر معاويه از من سزاوارتر به خلافت است او را
تثبيت كنيد.
3. او خودش در قضاوت از همه آگاهتر بود، چرا كار را به دست حكمين سپرد؟
4. اصولًا چرا حكميت را در دين خدا پذيرفت؛ حاكم فقط خداست.
5. چرا سلاحها و حيوانات آنها را روز جنگ بصره در ميان ما تقسيم كرد ولى زنان
و فرزندان آنها را به عنوان برده تقسيم نكرد؟
6. او از سوى پيغمبر وصى بود چرا مقام خود را ضايع كرد و مردم را دعوت به سوى
خود ننمود؟
ابن عباس خدمت اميرمؤمنان آمد و سخنان آنها را بازگو كرد.
امام فرمود: تو به آنها بگو آيا راضى به خدا و رسول خدا هستيد يا نه؟ آنها
[1]. «مَحِيص» به معناى راه فرار از
ريشه «حيص» بر وزن «حيف» در اصل به معناى بازگشت و عدول از چيزى است و «محيص» اسم
مكان به معناى مكان فرار يا پناهگاه است
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 433