نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 166
چون دين و آيين شما را دگرگون كرده و هنگامى كه به او گفتند: چه مىگويى در
حالى كه پسرت بر در خانه عثمان ايستاده، از او دفاع مىكند. او گفت:
من ناراحت نمىشوم اگر عثمان را بكشند هرچند قبل از او پسرم هم كشته شود. [1]
امام عليه السلام بارها در خطبهها يا نامههاى نهجالبلاغه اشاره به
بهانهجويى رسواى طلحه و زبير در مسأله قتل عثمان مىكند و آنها را از شركاى قتل
مىشمارد؛ چيزى كه در تواريخ نيز صريحا آمده است.
قابل توجّه اينكه ابن قتيبه در الامامة
والسياسة نيز چنين آورده: هنگامى كه عايشه در بصره خطبه
مىخواند و آنها را به خونخواهى عثمان تشويق مىكرد، مردى از بزرگان بصره برخاست
و نامهاى نشان داد كه طلحه جهت تشويق به قتل عثمان براى او نوشته بود. آن مرد در
آن مجلس خطاب به طلحه كرد و گفت: اين نامه را قبول دارى؟ طلحه گفت: آرى. آن مرد
گفت: پس چرا ديروز ما را به قتل عثمان تشويق مىكردى و امروز به خونخواهى او دعوت
مىكنى؟ طلحه در پاسخ او (به عذر واهى و مضحكى توسل جست و) گفت: عدهاى به ما
ايراد كردند كه چرا به يارى عمثان نشتافتيد ما هم جبران آن را در اين ديديم كه به
خونخواهى او قيام كنيم. [2]
اين جمله نيز از عايشه معروف است كه با صراحت دستور قتل عثمان را به مردم داد
و گفت:
«اقْتُلُوا نَعْثَلًا قَتَلَ اللَّهُ
نَعْثَلا؛
نعثل را بكشيد خدا نعثل را بكشد». [3] منظور او از «نعثل» عثمان بود كه شباهتى به نعثل يهودى
داشت كه ريش بلندى داشت.