نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 164
بر گردن من بود. امام فرمود: (دروغ مىگويى) آيا تو نمىدانى كه من احدى را به
بيعت اكراه نكردم. اگر بنا بود كسى را اكراه كنم «سعد بن ابى وقاص» و «عبد اللَّه
بن عمر» و «محمد بن مسلمه» را (كه از تو ضعيفتر بودند) به بيعت مجبور مىكردم؛
آنها با من بيعت نكردند و بىطرف ماندند من هم دست از آنها برداشتم.
در همان كتاب آمده است كه عمار، عبداللَّه بن عمر و سعد و محمد بن مسلمه را به
بيعت با امام دعوت كرد. آنها ابا كردند او اين خبر را به امام رسانيد. حضرت فرمود:
اين گروه را رها كن. اما «عبد اللَّه بن عمر» مرد ضعيفى است و اهل تصميم نيست و
«سعد بن ابى وقاص» انسان حسودى است و گناه من در مورد «محمد بن مسلمه» اين است كه
در روز خيبر برادرش را كشتم. [1]
امام عليه السلام در بخش آخر اين نامه اشاره به مطلب مهمى مىكند كه دستاويز
اصلى طلحه و زبير در خروج بر ضد امام و روشنكردن آتش جنگ جمل بود و آن اينكه آنها
قتل عثمان را كه خود از عوامل اصلى آن بودند به امام كه دامانش از آن پاك بود نسبت
داده و آن را دليل بر بيعتشكنى خود قرار دادند، مىفرمايد: «شما چنين پنداشتهايد
(و به دروغ تبليغ كردهايد) كه من قاتل عثمانم. بياييد ميان من و شما كسانى حكم
كنند كه هم اكنون در مدينهاند؛ نه به طرفدارى من برخاستهاند نه به طرفدارى شما
سپس هركس به اندازه جرمى كه در اين حادثه داشته محكوم و ملزم شود»؛
. ماجراى قتل عثمان بهانهاى بود براى كسانى كه بر ضد امام قيام كردند؛ طلحه و
زبير از يك سو و معاويه از سوى ديگر. گرچه حوادث زمان عثمان مىرفت كه تاريخ اسلام
را از نظر بپوشانند ولى در عين حال گوياست و نشان مىدهد قاتلان عثمان و معاونان
آنها چه كسانى بودند. به يقين طلحه از كسانى بود كه آشكارا به