. اشاره به اينكه بيعتهاى غير واقعى ممكن است از دو چيز سرچشمه بگيرد:
يكى ظهور سلطه كه مردم را مجبور سازند با كسى بيعت كنند. اين بيعت قطعاً باطل
است و يا اينكه مردم را تطميع نمايند و آراى آنها را بخرند و آنها براى كسب مال و
ثروتى بيعت كنند. اين بيعت هم بيعت واقعى نيست و چون مىدانيد بيعت مردم هيچ كدام
از اين دو نبوده، دليلى ندارد كه ادعاى كراهت كنيد و آن را بشكنيد.
امام عليه السلام به اين ترتيب راههاى فرار را به روى آنها مىبندد. سپس به
دليل ديگرى تمسك مىجويد و مىفرمايد: «بنابراين (از دو حال خارج نيست) اگر شما از
روى ميل و رغبت با من بيعت كردهايد (بيعتشكنى شما حرام بوده) بايد باز گرديد و
فوراً در پيشگاه خدا توبه كنيد و اگر بيعت شما از روى اكراه و نارضايى بوده، راه
را براى من نسبت به خود گشودهايد، زيرا ظاهراً اظهار اطاعت كرديد و در دل، قصد
عصيان داشتيد (زيرا راه منافقان را پيموديد و اين حركت منافقانه مستوجب عقوبت
است)»؛
. آنگاه امام عليه السلام سومين استدلال دندان شكن در برابر ادعاى كراهت آنها
را بيان مىفرمايد: «به جان خودم سوگند شما از ساير مهاجران سزاوارتر به تقيه و
كتمان
[1]. «عَرَض» در اصل به معناى چيزى
است كه ثبات و پايدارى ندارد و عارضى و كمدوام است، از اين رو به متاع دنياى مادى
عرض گفتهاند چون معمولًا ناپايدار است و در جمله بالا به همين معناست و در كتب
فقهى «عَرَض» به كالايى گفته مىشود كه در مقابل درهم و دينار است. در بعضى از كتب
لغت مانند لسانالعرب نيز «عَرْض» بر وزن «فرض» به همين معنا اطلاق شده است
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 162