نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 161
خليفه اوّل و يا بيعت با عثمان پس از رأى شوراى شش نفرى، مطلقاً شباهتى نداشت؛
بيعتى بود به تمام معنا مردمى، درست همانند بيعت مردم با رسول خدا.
ولى مىدانيم كه طلحه و زبير انتظاراتى داشتند از جمله اينكه فرماندارى بعضى
از شهرهاى مهم از سوى على عليه السلام به آنها سپرده شود [1] و چون اين انتظار برآورده نشد بيعت خود را
شكستند و همسر پيامبر عايشه را تحريك و به عنوان خونخواهى عثمان بر ضد اميرمؤمنان
قيام كردند و به شهر بصره كه نقطه آسيبپذيرترى بود رفتند و آنجا را تسخير نمودند
و جنگ جمل را به راه انداختند. سرانجام پس از شكست، هر دو كشته شدند.
اميرمؤمنان على عليه السلام پيش از جنگ جمل بوسيله اين نامه با آنها اتمام حجت
مىكند و تمام راههاى فرار را با منطق نيرومندش بر آنان مىبندد.
نخست مىفرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) شما مىدانيد- هر چند كتمان
كنيد- كه من به دنبال مردم نرفتم؛ آنها به سراغ من آمدند و من دست بيعت به سوى
آنها نگشودم تا آنها با اصرار با من بيعت كردند و شما دو نفر از كسانى بوديد كه به
سراغ من آمديد و با من بيعت كرديد»؛
. اشاره به اينكه شما هيچ بهانهاى براى بيعت شكنى نداريد، زيرا بيعت من بر
خلاف بيعتهاى پيشين به صورت خودجوش مردمى بود بى آنكه من مقدمهچينى براى آن كرده
باشم، شما هم در ميان توده مردم آمديد و مثل ديگران از روى ميل و اراده با من بيعت
كرديد.
[1]. ابن كثير در البداية والنهايه
مىگويد: طلحه و زبير هنگامى با امام بيعت كردند كه از او تقاضاى فرماندارىبصره و
كوفه را داشتند. امام به آنها فرمود: شما پيش من باشيد و در مسائل حكومتى با شما
مأنوس باشم بهتر است (البداية والنهايه، ج 8، ص 226)
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 161