نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 60
ضلالت
داشتند، رها كن. آنها با يكديگر در نبرد با من همدست شدند همانگونه كه پيش از من
در مبارزه با رسول خدا صلى الله عليه و آله متحد گشته بودند. خدا قريش را به كيفر
اعمالشان برساند آنها پيوند خويشاوندى را با من بريدند و خلافت فرزند مادرم
(پيامبر صلى الله عليه و آله) را از من سلب كردند.
شرح و
تفسير داستان ضحاك بن قيس
همانگونه كه
قبلًا گفته شد، اين نامه پاسخى است از امام عليه السلام به برادرش عقيل درباره
داستان حمله ضحاك بن قيس به اطراف كوفه و شكست سخت و عقبنشينى او، بنابراين ضمير
در «اليه» به ضحاك باز مىگردد، هرچند بعضى از شارحان، اين داستان را مربوط به
«بُسر بن ارطاة» و حمله او به يمن دانستهاند و عجيب تر اينكه بعضى ضمير را به
معاويه باز گرداندهاند در حالى كه هيچ يك از اين دو صحيح نيست.
به هر حال
امام عليه السلام در آغاز نامه كه سيّد رضى آن را براى اختصار حذف كرده (مطابق
آنچه در كتاب تمام نهجالبلاغه آمده و مصادر
نهجالبلاغه نيز نقل كرده است) پس از حمد و ثناى الهى و دعاى خير براى عقيل
اعلام مىكند كه نامه او به وسيله عبداللَّه بن عبيد ازدى به او رسيده و نگرانى او
را از ماجراى حمله ضحاك به اطراف كوفه درك نموده است.
آنگاه براى
رفع نگرانى برادر ماجراى لشكركشى معاويه را به وسيله ضحاك چنين شرح مىدهد و
مىفرمايد: «من سپاهى انبوه از مسلمانان را به سوى او (ضحاك فرمانده لشكر معاويه)
گسيل داشتم. هنگامى كه اين خبر به او رسيد دامن فرار به كمر زد و با ندامت و
پشيمانى عقبنشينى كرد؛ ولى سپاه من در بعضى از جادهها به او رسيد و اين هنگامى
بود كه خورشيد نزديك به غروب
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 60