بعد از حمد و ثناى الهى شهر خود را با عدالت محكم كن و جادههايش را از ظلم و
جور پاك گردان» با شنيدن اين سخن، عمر بن عبدالعزيز همان را در پاسخ فرماندارش
نوشت. [1]
سپس امام عليه السلام در مورد تشويقهاى مادى مىفرمايد: «بنابراين ميدان
آرزوها را (براى زندگى) در برابر سپاهت وسعت بخش (و نيازهاى آنها را از اين نظر
تأمين كن)»؛
آمال (آرزوها) مفهوم وسيعى دارد كه شامل تمام نيازهاى ضرورى و رفاهى مىشود.
بديهى است اگر فرماندهان لشكر و سپاهيان فكرشان از ناحيه تأمين زندگى راحت نباشد
كارآيى آنها در ميدان نبرد كم مىشود.
امام عليه السلام در ادامه اين سخن به تشويقهاى روانى پرداخته مىفرمايد:
«پيوسته آنها را تشويق نما و پياپى كارهاى مهمى را كه افرادى از آنها انجام
دادهاند برشمار، زيرا يادآورىِ كارهاى نيكِ آنها افراد شجاعشان را به فعاليتِ
بيشتر وامىدارد و كمكاران را به كار تشويق مىكند. ان شاء اللَّه»؛
[1]. شرح نهجالبلاغه علّامه شوشترى،
ج 8، ص 538. اين داستان در تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 306 آمده است.
[2]. گاه تصور مىشود كه ضمير
«آمالِهِم» و ضميرهاى جمع كه بعد از آن آمده بايد به رعايا برگردد، زيرا قبلًا
ضماير مشابهى بوده كه تمام به آنها بازگشت مىكرده؛ ولى قراين موجود در عبارت
(مانند واژه شجاع وناكِل) نشان مىدهد كه اين جملهها بازگشتى است به مسائل مربوط
به فرماندهان.
اضافه بر اين مرحوم سيّد رضى به هنگام گزينش جملهها، جملهاى در اين وسط بوده
كه آن را محذوف داشته در حالى كه اين جمله بيانگر بازگشت اين توصيهها به
فرماندهان لشكر است. در تحف العقول بعد از ذكر جمله «انقِطاعِ مُدَّتِهِم» آمده
است: «ثُمَّ لا تَكْلَنْ جُنُودَكَ إلى مَغْنَمٍ وَزَعْتَهُ بَيْنَهُمْ».
(تحفالعقول، ص 89).
[3]. «بلاء» معناى اصلى آن آزمايش
كردن است كه گاه بهوسيله نعمتها و گاه مصائب صورت مىگيرد و بههمين جهت بلاء
گاه به معناى نعمت و گاه به معناى مصيبت آمده است. در عبارت بالا اشاره به كارهاى
قهرمانانهاى است كه از لشكر صادر مىشود (اين واژه از ريشه «بَلى يَبْلو» است و
واژه أبلى كه در عبارات بالاست نيز از همين ماده گرفته شده است).
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 476