responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 203

فدك در دست نيست و اگر باشد تنها از طريق ارث است در حالى كه پيغمبر فرموده:

«نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَانُوَرِّثُ وَمَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ؛

ما جمعيت پيامبران ارثى از خود به يادگار نمى‌گذاريم و اگر چيزى از ما بماند صدقه محسوب مى‌شود».

آن را از دست فاطمه عليها السلام در آورند.

در حالى كه اين حديث به اين صورت مجعول است و صحيح آن همان است كه در احاديث اهل سنّت و اهل‌بيت آمده:

«أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِينَاراً وَلَا دِرْهَماً وَإِنَّمَا وَرَّثُوا العِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ بِهِ اخَذَ بِحَظِّهِ؛

پيامبران درهم و دينارى از خود به يادگار نگذاشتند، بلكه علومى به يادگار گذاشتند هركس چيزى از آن را بگيرد سهم وافرى از ميراث انبيا برده است» [1] كنايه از اينكه اموالى كه از انبيا باقى مى‌ماند در برابر ميراث علمى آنها چيز قابل توجهى نيست.

به هر حال براى ممنوع ساختن اهل بيت از امكانات مالى، فدك را گاه به بهانه اين حديث مجعول و گاه به بهانه اينكه فاطمه عليها السلام شاهد كافى براى مالكيّت خود ندارد از آن حضرت گرفتند. اين در حالى بود كه زنان پيامبر صلى الله عليه و آله را از سهم الارث خود نسبت به آنچه از پيغمبر صلى الله عليه و آله باقى مانده بود منع نكردند و در حديث معروفى در صحيح بخارى‌ و غير آن آمده است: «هنگامى كه ابوبكر از دادن حق فاطمه زهرا خوددارى كرد، آن حضرت بر او غضبناك شد و تا زنده بود با وى سخن نگفت». [2] با اينكه آنها از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله شنيده بودند كه مى‌فرمود:

«فاطِمَةُ

بَضْعةٌ مِنّى فَمَنْ أغْضَبَها أغْضَبَني؛

فاطمه پاره تن من است هركس او را خشمگين كند مرا خشمگين كرده است». [3]

در حديث ديگرى از آن حضرت نقل شده است كه به فاطمه عليها السلام فرمود:

«إنّ‌


[1]. سنن دارمى، ج 1، ص 98؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 81، ح 223؛ كافى، ج 1، ص 32، ح 2.

[2]. صحيح بخارى، ج 3، ص 35 باب غزوه خيبر.

[3]. همان مدرك، ج 4، ص 210؛ بحارالانوار، ج 29، ص 336.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست