نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 144
بست، او احاديثى را از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت مىكند. [1]
عمر بن ابىسلمه در جنگ جمل در خدمت على عليه السلام بود، مادرش او را تشويق
به اين كار كرد و نامهاى براى اميرمؤمنان على عليه السلام نوشت و به دست او داد
كه در آن نامه آمده است: اگر جهاد از زنان برداشته نشده بود من مىآمدم و در پيش
روى تو با دشمنانت مىجنگيدم؛ ولى فرزندم را به جاى خودم فرستادم.
سپس اميرمؤمنان على عليه السلام او را به عنوان فرماندار و نماينده خود به
حكومت بحرين و فارس مأموريت داد. براى افتخار او همين بس كه در آغوش پيامبر اكرم
صلى الله عليه و آله پرورش يافت و در خدمت على عليه السلام بود. [2]
در بعضى از روايات آمده است كه عمر بن ابى سلمه از كسانى است كه روايت مربوط
به امامت ائمه اثنى عشر را از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل كرده است. [3]
امّا نعمان بن عجلان از صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله و از بزرگان انصار
بود و سخنگو و شاعر آنها محسوب مىشد. از جمله اشعار او، شعر بلندى است كه در روز
سقيفه سرود و بعد از آنكه يارى انصار را در ميدانهاى مختلف نسبت به اسلام و
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله برشمرد، اشعارش را با اين دو بيت در حمايت از على
عليه السلام پايان داد:
وَكانَ هَوانا في عَليّ وَإنَّهُ
لَأَهْلٌ لَها
مِنْ حَيْثُ تَدْري وَلا تَدْري
وَصيُّ النَّبيِّ الْمُصْطَفى وَابْنُ
عَمِّهِ
وَقاتِلُ
فُرْسانِ الضَّلالَةِ وَالْكُفْرِ
«ما على را مىخواستيم و او شايسته
خلافت بود اى عمر از آنجا كه اطّلاع نداشتى.
او وصى پيغمبر برگزيده خداست و پسر عم اوست، او با سواران ضلالت و كفر پيكار
كرد و آنها را از ميان برد».
[1]. استيعاب، شماره 1882، شرح حال
عمر بن ابىسلمه.