responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 138

اميرمؤمنان على عليه السلام نقل كرده است پايان مى‌دهيم در اين حديث آمده است كه مردى از اهل طائف به هنگامى كه ابن عباس بيمار بود؛ (همان بيمارى كه در آن دنيا را وداع گفت) نزد او آمد و لحظه‌اى نشست. ابن عباس بى‌هوش شد. او را به صحن خانه آوردند. به هوش آمد. گفت: خليل و يار من رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره من خبر داد كه در دوران عمرم دو بار هجرت خواهم كرد؛ هجرتى با رسول خدا صلى الله عليه و آله داشتم و هجرتى با على عليه السلام و نيز به من خبر داد كه من در پايان عمر نابينا خواهم شد (و چنين شد) ... و نيز به من دستور داد كه از پنج گروه بيزار باشم: از ناكثين (پيمان‌شكنان) همان‌ها كه در جنگ جمل حاضر شدند و از قاسطين (ظالمان و ستمگران شام) كه در جنگ صفين حاضر شدند و از خوارج كه در ميدان نهروان حضور يافتند و از «قَدَريّه» آنهايى كه شبيه نصارا در دينشان بودند و گفتند: هيچ چيزى مقدر نشده (و همه چيز را خدا به ما تفويض كرده است) و از «مرجئه» آنها كه شبيه يهود در دينشان شدند. گفتند: خدا آگاه‌تر است (كه گناه‌كاران نيز اهل بهشتند) سپس گفت:

«أللَّهُمَّ إنّى أحيى‌ عَلى‌ ما حَىَّ عَلَيْهِ عَلِىُّ بْنُ أبي‌طالِبٍ وأمُوتُ عَلى‌ ما ماتَ عَلَيْهِ عَلىُّ بنُ أبى‌طالِبٍ؛

خداوندا من بر آنچه على عليه السلام بر آن زنده بود زنده‌ام و بر آنچه او بدرود حيات گفت مى‌ميرم» اين سخن را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد. [1]

توجّه داشته باشيد كه قبر ابن عباس در طائف است و مسجد با شكوهى هم به نام او در كنار مقبره‌اش ساخته‌اند.

***


[1]. بحارالانوار، ج 42، ص 152، ح 20.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 138
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست