responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 135

نادان و ابله با اين پيشنهاد مخالفت كردند و مرد ابلهى مثل خودشان- ابو موسى اشعرى- را براى اين كار معرفى نمودند و بر آن اصرار ورزيدند). آرى جلالت مقام ابن عباس با اين امور سازگار نيست؛ ولى چه كسى مخاطب اين نامه بوده است را روشن نساخته‌اند.

از اين گذشته قراين ديگرى نيز براى نفى مخاطب بودن ابن عباس در اين نامه ارائه كرده‌اند از جمله اينكه:

1. در امالى‌ مرحوم سيد مرتضى آمده است كه عمرو بن عبيد نزد سليمان عباسى رفته بود. سليمان از او پرسيد: شنيده‌اى كه على عليه السلام در شعرى درباره ابن‌عباس گفته است: او در همه چيز براى ما فتوا مى‌دهد ولى اموال ما را يك شبه با خود مى‌برد؟ عمرو در پاسخ گفت: ممكن نيست على چنين چيزى را درباره ابن عباس گفته باشد، چرا كه او هرگز از على عليه السلام جدا نشد و تا هنگام شهادت آن حضرت در كنار او بود و حتى در صحنه صلح امام حسن نيز حضور داشت.

2. عمرو بن عبيد اضافه كرد چگونه ممكن است آن همه اموال در بيت‌المال بصره جمع شود با اينكه على عليه السلام به آن نياز داشت و هر هفته بيت‌المال را تخليه مى‌كرد و به نيازمندان مى‌داد و در روز شنبه دستور مى‌داد بيت‌المال را آب و جارو كنند. با اين حال چگونه ممكن است ابن عباس آن همه اموال را در بيت‌المال بصره جمع كند؟ او به يقين با توجّه به نياز مردم اموال را به كوفه منتقل مى‌نمود.

3. طبرى در تاريخ معروف خود در حوادث سنه چهل از ابو عبيده نقل مى‌كند كه ابن عباس تا زمان شهادت على عليه السلام در بصره بود و سپس به كوفه آمد و در مراسم صلح امام حسن با معاويه حضور داشت سپس به بصره برگشت و اساس خود را از آن جمع كرد و مال مختصرى از بيت‌المال را بر گرفت و گفت: اين را به عنوان ارتزاق و حق مستمرى خود از بيت‌المال بر مى‌گيرم (آن‌گاه به حجاز رفت).

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست