نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 502
«عَلَيْهِمْ
رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها»، پس آنها
پيامبرشان (صالح) را تكذيب كردند و ناقهايى را كه معجزه الهى بود پى نمودند و به
هلاكت رساندند، پروردگارشان نيز آنها و سرزمينشان را به خاطر گناهانشان در هم
كوبيد و با خاك يكسان كرد»! [1] در حالى كه تواريخ با صراحت مىگويد پى كننده ناقه تنها يك
نفر بود، ولى از آن جا كه ديگران نيز با او همدل و هم عقيده بودند فعل او به همه
نسبت داده شده و مجازات همه را فرا گرفته است، و اين مفهوم همان كلامى است كه مولا
(ع) در جاى ديگر فرموده: «ايّها النّاس انّما يجمع النّاس الرّضى و السّخط و انّما
عقر ناقة ثمود رجل واحد فعمّهم اللّه بالعذاب لمّا عمّوه بالرّضا، اى مردم رضايت و
نارضايى (نسبت به كارى) موجب وحدت پاداش و كيفر مىگردد، ناقه ثمود را يك نفر
بيشتر پى نكرد امّا عذاب و كيفر آن، همه كافران قوم ثمود را شامل شد چرا كه همه به
عمل او راضى بودند». [2] در داستان «جابر بن عبد اللّه انصارى» كه روز اربعين شهادت امام حسين (ع) به
زيارت قبر مباركش آمد و غوغايى در آن جا بر پا كرد مىخوانيم كه او ضمن زيارتنامه
پر سوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين و يارانش، خطاب به قبر ياران كرده و
مىگويد: من گواهى مىدهم شما نماز را بر پا داشتيد و زكات را ادا كرديد و امر به
معروف و نهى از منكر نموديد با اهل الحاد پيكار كرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش
كرديد، سپس افزود: «و الّذى بعث محمّدا بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، سوگند
به خدايى كه محمّد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى
وارد شديد شريك و سهيم هستيم».
اين سخن چنان بود كه حتّى دوست با معرفت «جابر»، «عطيّه» را در شگفتى فرو برد
تا آن جا كه زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه كردهايم كه با